سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حکـــــــــــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــت

مطالب اخیر وبگاه

لینک دوستان وبگاه

آرشیو مطالب

برچسب‌ها

جوان ودین (84), بیجار (34), دانلود (28), جوان (19), قم (19), فیلم (18), عکس (18), ازدواج (15), امام حسین (13), اهل بیت (13), مجموعه یاداشتهای من (13), امام زمان (12), دین (12), حضرت زهرا (11), حکیمی فر (11), امام رضا (10), Young and Religion (9), دعا (9), حجت الاسلام حکیمی فر (8), حوزه نیوز (8), انتخابات (8), ماه مبارک رمضان (8), علی (8), مشاوره (7), مناجات (7), ولایت (7), وهابیت (7), ایران (7), اهل بیت علیهم السلام (7), تهران (7), اسرائیل (7), حکیمی فر (7), حرام (7), حکمت حکیمی فر (6), روایات (6), سبک زندگی اسلامی (6), اشتهارد (6), ارتداد (6), امام سجاد (6), بیانلو (6), امام هادی (6), امام علی (6), ولادت (6), کرج (6), کردستان (6), محرم و صفر (6), قرآن (6), عشق (6), غدیر (6), صفادشت (5), گناه (5), مکارم شیرازی (5), نماز (5), نوحه (5), میانمار (5), امریکا (5), اهل سنت (5), پردیسان (5), پرسش و پاسخ (5), ترکی (5), امام صادق (5), امام جمعه توپ آغاج (5), اس ام اس (5), آرامش (5), سنندج (5), ریاست جمهوری (5), رئیس جمهور (5), حضرت معصومه (5), جوانان (5), چهل حدیث (5), خدا (5), جمعه (4), دوم (4), دینی (4), داعش (4), رمضان (4), زن (4), اخلاق (4), اربعین (4), امام خامنه ای (4), امام جواد (4), امام زین العابدین (4), امام خمینی (4), البرز (4), توپ آغاج (4), پیامبر (4), امیرالمومنین (4), ایمان (4), هشتگرد (4), نهج البلاغه (4), میلاد (4), ولایت فقیه (4), وین دایر (4), گرانی (4), شیعه (4), شهادت (4), فاطمه (4), عاشورا (4), عرفان (3), عباس (3), عید نوروز (3), فتنه (3), شهادت اسوه تقوا (3), شهادت حضرت زهرا (3), سبک (3), شاهین (3), شبهه (3), شهریار (3), شهوت (3), صیغه (3), قره ترپاق (3), قانون (3), گفتگو (3), مادر (3), کرج (3), ماه رمضان (3), متعه (3), مراجع (3), مراجع تقلید (3), مجلس (3), مرگ (3), مسئولین (3), مردم (3), مردان (3), معاویه (3), هفته وحدت (3), ولایت عهدی (3), یزید (3), موسوی (3), نجفی (3), هادی (3), بصیرت (3), بهار (3), امریکا (3), امام محمد باقر (3), امامت (3), امان نامه (3), امام جمعه (3), پیامبر اسلام (3), پیروزی (3), تبریز (3), تولد (3), ثقیفه (3), تخریب (3), اقتصاد (3), اعمال (3), امام حسن ع (3), امام جمعه صفادشت (3), ام ابیها (3), امام (3), امام باقر (3), آیت الله مکارم شیرازی (3), اسلام (3), آیات (3), آیت الله العظمی مکارم شیرازی (3), اجتماعی (3), 92 (3), زندگی (3), زهرا (3), زندگی نامه (3), زینب (3), سیاسی (3), رهبر انقلاب (3), روضه (3), داستان (3), دین گریزی (3), رایگان (3), دولت (3), جعفر (3), جدید (3), حجاب (3), حضرت زینب (3), حضرت عباس (3), حلال (3), حوزه (3), حدیث (3), خاتمی (3), خبرگزاری حوزه (3), دعای (3), دختر (2), خبرنگار (2), خلیفه اول (2), خلیفه دوم (2), خودشیفتگی (2), خاطره (2), خامنه ای (2), خبرگزاری (2), خانواده (2), حسین (2), حسینی (2), حضرت (2), حجت الاسلام رجبی (2), حوزه علمیه (2), حکمت (2), حضرت علی (2), جوان و دین (2), حجت الاسلام (2), جامعه (2), جهنم (2), جوا (2), دوست یابی (2), رحلت (2), خوب (2), دالایی لاما (2), دهه کرامت (2), دوست (2), دانشگاه آزاد (2), دشمن (2), دروغ گویی (2), زکیه (2), زلزله (2), رهبری (2), روزخبرنگار (2), روزه (2), روستای قره تپراق (2), روستای قره ترپاق (2), رهبرانقلاب (2), رمان (2), رسول خدا (2), روز دختر (2), شب (2), سکوت (2), سئوال (2), زکیه (2), روزنامه (2), زنجان (2), زنان (2), 18 (2), آزادمرد (2), ا (2), ابوالحسنی (2), آیت الله بهجت (2), آذربایجان شرقی (2), آذری (2), آیت الله مقتدایی (2), آیت الله نوری همدانی (2), آیه تطهیر (2), اسلامی (2), استان البرز (2), است (2), استانداری (2), اختلافات (2), اخلاص (2), احکام (2), ارزش (2), امام حسن عسگری (2), اعتراض (2), اعمال ماه رجب (2), اعمال ماه شعبان (2), آیت الله العظمی صافی (2), الاسباط (2), اقتصادمقاومتی اقدام و عمل (2), اقدامات دشمنان حجاب ستیزی,دشمنان,جوانان,کشف حجاب,عذاب الهی,حجاب (2), پنجره (2), ترکی (2), تبیان (2), تشیع (2), تفریط (2), توبه (2), تولید ملی (2), توهین (2), توسل (2), تهر (2), تاریخ (2), پول (2), پرستار (2), پاسخ (2), انابه (2), اهر (2), اندیشه (2), انقلاب (2), اهل حق (2), ایام فاطمیه (2), اوباما (2), امام یازدهم (2), بهائیت (2), بقیع (2), اینترنتی (2), بخشداری (2), بخشداری مرکزی اشتهارد (2), بخشش (2), هریس (2), نور علی نور (2), نوروز (2), نوروز 93 (2), نوری همدانی (2), نیایش (2), همجنس بازی (2), همدان (2), همزه سیدالشهدا (2), وحدت (2), ودین (2), ورزقان (2), نماینده (2), نوآوری (2), نماز جمعه (2), مولود (2), مومن (2), کفاره (2), یلدا (2),

طراح قالب

ثامن تم؛مرجع قالب و ابزار مذهبی وبلاگ و سایت
السلام علیک یا جعفر بن محمد الصادق (ع) السلام علیک یا جعفر بن محمد الصادق (ع) السلام علیک یا جعفر بن محمد الصادق (ع)

  همه چیز  در مورد سید حسنی از نگاه حجت‌الاسلام‌والمسلمین  طبسی     پرداختن به مهدویت و علائم  ظهور، از جمله مباحثی است که در رفع بسیاری از سوالات و شبهات موجود، موثر خواهد  بود،در بین احادیث مهدویت، تعدادی از روایات به بحث علائم ظهور اختصاص دارد که بخشی  از این روایات، به بحث «سیدحسنی» پرداخته است  .   بیشتر روایاتی که درباره «حسنی» وارده شده، ضعیف است و برخی نیز از نظر متن دچار اشکالند ؛ لذا آنچه می‌توان از مجموع این روایات به دست آورد، این است که وجود و خروج شخصی به نام «حسنی» از جمله علائم ظهور است؛ اما دیگر ویژگی‌ها و خصوصیات وی با توجه به ضعف روایات، قابل اعتماد نیست. این پژوهش بخشی از سلسله مباحث خارج مهدویّت است که در مرکز تخصصی مهدویّت توسط حجت الاسلام والمسلمین نجم‌الدین طبسی تدریس شده و بخشی از آن پس از بازنگری برای استفاده عموم، توسط مرکز خبر حوزه منتشر می شود.

در کتب روایی، روایات فراوانی درباره موضوع مهدویت ذکر شده است. برخی تعداد آنها را بالغ بر 7000 روایت دانسته‌اند که این تعداد از نظر ما صحیح نیست. بنابر آنچه در کتاب «معجم احادیث الامام المهدی» آوردیم تعداد آنها 1436 یا 1439 روایت است. آیاتی که بر حسب تأویل یا تفسیر، مرتبط با مهدویت می‌شوند نیز حدود 400 آیه است ؛پس در مجموع، بالغ بر 1840 آیه و روایت در این زمینه وجود دارد.

نگرشی در روایات سید حسنی

از مجموع روایات فوق، حدود سیصد روایت، در کتب اربعه آمده است که بیشتر آن‌ها در «کافی و من لا یحضره الفقیه» ذکر شده، البته قسمتی از آن در تهذیب، و در استبصار هم به صورت نادر آمده است.در این میان، هفت یا هشت روایت به موضوع «سید حسنی» پرداخته‌اند[1]  [1][1]   که در این نوشتار بحث خواهیم کرد.

روش بحث

برای ارائه این بحث، ابتدا به سراغ کتب اربعه رفته و به کنکاش روایات موضوع مورد بحث می‌پردازیم. پس از دستیابی به روایات، به برخی از شروح کتب اربعه مراجعه کرده و به بعضی از اقوال و آرا اشاره می‌کنیم. برای تکمیل بحث، از کتب معتبر و دست اول شیعه نیز استفاده خواهیم کرد. اگر روایات مذکور در کتب اهل سنت نیز آمده باشد ـ فقط برای آشنایی با آنها ـ به آن مراجعه می‌کنیم.

در ادامه به بررسی سند روایات می‌پردازیم و سپس دلالت روایات را مورد دقت و تأمل قرار خواهیم داد. در پایان نیز به جمع بندی مباحث و اخذ نتیجه می‌پردازیم.

ضرورت بحث

امروزه سخن از منجی آخرالزمان و دادگستر جهان، زبان‌زد هر دوست و دشمن است. دوستان، مشتاقانه در انتظار فرا رسیدن دولت یار هستند و دشمنان، درصدد ایجاد مانع بر سر راه ظهور مظهر عدالت، حامی مستضعفان و درهم کوبنده مستکبرانند، آنان که می‌دانند با طلوع خورشید عدالت، دیگر جایی برای چپاول، غارت، ظلم و ستم، باقی نخواهد ماند.

یکی از راه‌های مقابله با مهدویت، ایجاد انحراف در این آموزه اصیل اسلامی است. چند سال قبل در اسرائیل، مراکزی تشکیل شد تا به تحقیق در باره مهدویت (باور مسلمانان درباره منجی آخرالزمان) بپردازند. آنان روایات را بررسی می‌کنند که یکی از نتیجه‌های این بررسی‌ها، پیدایش افرادی است که خود را نایب امام زمان علیه السلام، فرزند آن حضرت، یمانی، سید خراسانی و… می‌نامند. چندی پیش شخصی ادعا کرده بود که «سید حسنی» است و برخی روزنامه‌های آمریکا با او مصاحبه کردند. ادعا این بود که این آقا، سید حسنی و امام دوازدهم است؛ او فرزند امام زمان است و اول او ظهور می‌کند و پس از وی پدرش (امام سیزدهم) ظهور خواهد کرد. مستند این آقا برخی روایات بود.اگر درباره روایات و این گونه مباحث شناخت کافی و لازم را داشته باشیم، با قدرت و سرعت بیشتری می‌توانیم از این گونه انحرافات جلوگیری کرده و به روشنگری و ایجاد بصیرت در جامعه بپردازیم.

روایات درباره «سید حسنی»

روایت اول:

و عنه (محمد بن یحیی) عن احمد بن محمد عن ابن محبوب عن یعقوب السراج قال: قلت لابی عبدالله علیه السلام: متی فرج شیعتکم؟ قال: قال: اذا اختلف ولد العباس و وهی سلطانهم و طمع فیهم من لم یکن یطمع فیهم و خلعت العرب اعنتها و رفع کل ذی صیصیة صیصیته و ظهر الشامی و اقبل الیمانی و تحرک الحسنی و خرج صاحب هذا الامر من المدینه الی مکه بتراث رسول الیه صلی الله علیه و آله و سلم… و یستأذن الله فی ظهوره فیطّلع علی ذلک بعض موالیه فیأتی الحسنی فیخبره الخبر فیبتدر الحسنی الی الخروج فیثب علیه اهل مکه فیقتلونه و یبعثون برأسه الی الشامی فیظهر عند ذلک صاحب الامر فیبایعه الناس و یتبعونه… (کلینی، کافی: ج 8، ص 224، ح285)؛

یعقوب سراج از امام صادق علیه السلام پرسید: «گشایش شیعیان شما چه زمانی است؟» حضرت فرمود: وقتی بین بنی عباس اختلاف بیفتد و سلطنت آن‌ها سست شود و در آن‌ها طمع کند کسی که در این سطح نیست (که به تسخیر حکومت بپردازند) عرب، از حکومت سرپیچی می‌کنند و هر صاحب قدرتی وارد میدان می‌شود. شامی ظهور می‌کند و یمانی رو می‌کند و حسنی حرکت می‌کند و صاحب الأمر از مدینه به طرف مکه خروج می‌کند، در حالی که میراث رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با او است… و از خداوند، اذن ظهور می‌خواهد. برخی دوستان حضرت مطلع می‌شوند و خبر به حسنی می‌رسد و او به خروج مبادرت می‌کند که اهل مکه بر او یورش می‌برند و او را می‌کشند و سرش را برای شامی می‌فرستند. در این زمان، صاحب الامر ظهور می‌کند و مردم با ایشان بیعت کرده و همراه می‌شوند….

*بررسی سند

مرحوم مجلسی از این روایت با عنوان «صحیح» یاد می‌کند (مجلسی، بحارالانوار: ج26، ص154)؛ اما برخی درباره «یعقوب سراج» اشکالاتی را بیان کرده‌اند که در ادامه به آن می‌پردازیم:

1. ابن غضائری وی را تضعیف کرده، لذا روایت ضعیف است.

2. نام یعقوب سراج بین «یعقوب سراج کوفی» و «یعقوب بن سالم احمر» مجهول است.

در پاسخ به اشکال اول می‌توان گفت؛ بنابر برخی مبانی، استناد این کتاب به ابن غضائری مورد تردید است؛ لذا به تضعیفات این کتاب نمی‌توان اعتماد کرد. مرحوم آیت الله خویی می‌فرماید؛ به دلیل عدم اثبات انتساب این کتاب به ابن غضائری، بر آن‌چه از این کتاب نقل می‌شود، اعتمادی نیست (خوئی، معجم الرجال: ج20، ص156). ضمن این که بر فرض صحت انتساب این کتاب، تضعیف ابن غضائری نمی‌تواند در برابر توثیق نجاشی و… مقاومت کند.

اشکال دوم نیز بدین گونه قابل حل است که مسأله از دو حال خارج نیست، یا این‌که هر دو نفر آن‌ها یکی هستند که در این صورت، مشکلی وجود ندارد، چرا که یعقوب سراج را نجاشی، شیخ مفید و ابن شهر آشوب توثیق کرده‌اند، یا اینکه «یعقوب سراج» غیر از «یعقوب بن سالم احمر» است که در این صورت هم مشکل قابل حل است، چرا که هر دو نفر توثیق شده‌اند (ر.ک: خویی، همان: ج20، ص127و 134و 155). البته برخی نیز احتمال داده‌اند «یعقوب سراج» همان «یعقوب بن ضحاک» باشد (خوئی، همان: ص156) که این نیز مشکلی ایجاد نمی‌کند؛ چرا که یعقوب بن ضحاک تضعیف نشده است. نکته دیگری که در توثیق یعقوب سراج می‌توان به آن تمسک جست، نقل ابن محبوب (از اصحاب اجماع) از ایشان می‌باشد که بنا بر برخی از مبانی، نقل اصحاب اجماع، بر وثاقت دلالت دارد؛ لذا به این بیان، وی توثیق شده و دیگر اشکالی به سند وارد نمی‌شود.

در ضمن او خادم امام صادق علیه السلام نیز بوده است و بعضی از این قضیه، حُسن حال و مدح او را استفاده کرده‌اند (خویی، همان: ج20، ص142).



 


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در یکشنبه 90/2/4 | نظر

بررسی متن

از این روایت، به چند مطلب می‌توان پی برد:

1. حرکت سید حسنی یکی از علائم ظهور است؛ چرا که وقتی از امام سوال می‌شود: ‏‏‏‏‏‏‏«گشایش شیعه چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ حضرت اموری را بر می‌شمارد که یکی از آن‌ها حرکت سید حسنی است و پس از ذکر این امور، می‌فرماید «وخرج صاحب هذا الامر» که مرحوم مازندرانی این جمله را جزای عبارت قبل (اذا اختلف…) می‌داند (مازندرانی، شرح اصول کافی: ج 12، ص 301).

2. دو حرکت توسط سید حسنی آغاز می‌شود که یکی از آن‌ها به مدت کوتاهی پیش از خروج و دیگری پس از ظهور اتفاق می‌افتد. در بخشی از روایت آمده است: «و تحرک الحسنی و خرج صاحب هذا الامر» که به حرکت قبل از خروج اشاره دارد و روایت، درباره کیفیت این حرکت توضیحی نداده است. در بخش دیگر روایت آمده است وقتی خبر ظهور حضرت به او می‌رسد، حسنی به خروج مبادرت می‌کند که در این حرکت، کشته خواهد شد.

3. حرکتی توسط حسنی آغاز می‌شود که مبدا  ‎  ‏ این حرکت مشخص نیست، اما در ادامه، به مکه منتهی می‌شود. البته برخی شروع این حرکت را از مکه و به انگیزه خروج می‌دانند که با ظاهر روایت سازگار نیست.

4. زمان حرکت حسنی بسیار نزدیک به زمان ظهور حضرت است، زیرا در روایت بیان شده است که حسنی حرکت می‌کند و امام علیه السلام نیز از مدینه به سوی مکه روانه می‌شود. وقتی امام به مکه می‌رسد، خداوند اذن ظهور می‌دهد. وقتی این خبر به حسنی می‌رسد، مبادرت به خروج می‌کند و کشته می‌شود و سپس امام علیه السلام ظهور می‌کند.

5. در روایت، به مثبت یا منفی بودن شخصیت سید حسنی یا بر حق بودن یا نبودن حرکتش، اشاره مستقیمی نشده است، اما از قرائن می‌توان حدس زد شخصیتی مثبت بوده و حرکت وی بر حق باشد، زیرا اولاً ‌در روایت آمده است که «...اذن ظهور داده می‌شود و بعضی از دوستان حضرت باخبر می‌شوند و خبر به سید حسنی می‌رسد…»، از این که برخی از موالی و دوستان حضرت از «اذن ظهور» مطلع می‌شوند و خبر را به سید حسنی می‌رسانند، معلوم می‌شود وی نیز از خواص است که از این خبر مهم آگاهی می‌یابد؛ چرا که اطلاع از «اذن ظهور» امری نیست که همگان از آن مطلع شوند بلکه خود ظهور علنی است. البته برخی مرجع ضمیر در «موالیه» را سید حسنی دانسته‌اند (مازندرانی، همان: ج 12، ص 302). در این صورت، معنای روایت چنین می‌شود که برخی دوستان سید حسنی از اذن ظهور مطلع می‌شوند و به او خبر می‌دهند. در چنین صورتی نیز احتمال صورت اول به قوت خود باقی است و بلکه تقویت هم می‌شود؛ چون وقتی دوستان سید حسنی از خواص باشند، خودش جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت.

ثانیاً: وی توسط اهل مکه کشته می‌شود و سرش برای سفیانی فرستاده می‌شود. با توجه به این که سر او برای سفیانی فرستاده می‌شود، معلوم می‌شود او از دشمنان سفیانی است، اما این که او از دوستان امام زمان علیه السلام نیز باشد، قطعی نیست؛ زیرا معلوم نیست هر کس با سفیانی مخالف باشد، حتماً با امام زمان علیه السلام موافق خواهد بود.

6.در باره سرنوست سید حسنی چنین گفته شده است که به دست مردم مکه کشته شده و سرش برای سفیانی فرستاده می‌شود؛ زیرا مردم مکه با حرکت اهل بیت علیهم السلام موافقتی نداشته و ندارند، بلکه در زمان ظهور، از مخالفان هستند و حضرت با آن‌ها مقابله خواهد کرد.

روایت دوم

عن امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام قال، تختلف ثلاث رایات… و تسیر الجیوش حتی تصیر بوادی القری فی هدوء و رفق و یلحقه هناک ابن عمه الحسنی فی اثنی عشر الف فارس فیقول: یا ابن عم أنا احق بهذا الجیش منک، انا ابن الحسن و انا المهدی. فیقول المهدی علیه السلام: بل انا المهدی. فیقول الحسنی: هل لک من آیة فنبایعک؟ فیؤمی‌المهدی علیه السلام الی الطیر فتسقط علی یده و یغرس قضیباً فی بقعة من الارض فیخضر و یورق. فیقول له الحسنی: یابن عم هی لک و یسلم له جیشه و یکون علی مقدمته و اسمه علی اسمه… (مقدس شافعی، 1416: ص21).

سپاهیان حرکت می‌کنند تا با آرامش به وادی القری می‌رسند. آن جا پسر عمویش همراه دوازده هزار سواره به او محلق ‌شده و می‌گوید: ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏«ای پسر عمو! من به این سپاه، از تو سزاوارترم: من فرزند حسن، و من مهدی هستم». امام مهدی علیه السلام می‌فرماید: «بلکه من مهدی هستم». حسنی می‌گوید: «آیا نشانه‌ای بر ادعای خود داری، تا با تو بیعت کنیم؟» حضرت مهدی علیه السلام به پرنده‌ای که در آسمان در حال پرواز بود اشاره می‌کند و پرنده روی دست حضرت می‌نشیند و عصایی در زمین فرو می‌کند و آن عصا سبز می‌شود و برگ می‌دهد. حسنی می‌گوید: «ای پسر عمو این سپاه، از آن تو است» و سپاهش را تسلیم امام علیه السلام می‌کند و….

بررسی سند

اولین کسی که این روایت را نقل کرده، سلمی شافعی ـ از علمای اهل سنت ـ در کتاب عقدالدرر است که در قرن هفتم می‌زیسته. وی این روایت را به صورت مرسل و بدون سند نقل کرده است. پس از وی هم متقی هندی در کتاب برهان و دیگران این روایت را از عقد الدرر نقل کرده‌اند. میان علمای شیعه نیز اولین بار، مرحوم حائری یزدی در الزام الناصب با عنوان خطبه البیان آورده است. پس این روایت، از نظر سند ضعیف است.

بررسی متن

1. سید حسنی از اولاد امام حسن مجتبی علیه السلام است و احتمالاً به همین علت او را حسنی می‌گویند.

2. سیدحسنی شخصیت مهمی است که دوازده هزار نیرو تحت امر او است.

3.وی، انسان حق مداری است که وقتی حقیقت برایش مشخص می‌شود، آن را به راحتی می‌پذیرد.

4.او ابتدا ادعای مهدویت دارد که پس از ارائه معجزات از سوی حضرت، از ادعای خود منصرف می‌شود. البته می‌توان این مسأله را چنین توجیه کرد که او ادعای مهدویت نداشته و فقط قصد داشته حقیقت را برای یارانش روشن کند. این توجیه، در روایات دیگر مؤید دارد.


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در یکشنبه 90/2/4 | نظر

روایت سوم

اقول روی فی بعض مؤلفات اصحابنا عن الحسین بن حمدان عن محمد بن اسماعیل و علی بن عبدالله حسنی عن ابی شعیب و محمد بن نصیر (عن ابی شعیب محمد بن نصیر)[1]  [2][2]   عن عمر بن الفرات عن محمد بن المفضل عن المفضل بن عمر قال سألت سیدی الصادق علیه السلام… ثم یخرج الحسنی، الفتی الصبیح الذی نحو الدیلم یصیح بصوت له فصیح یا آل احمد اجیبوا الملهوف و المنادی من حول الضریح. فتجیبه کنوز الله بالطالقان کنوز و‌ای کنوز لیست من فضة و لا ذهب بل هی رجال کزبر الحدید علی البر‌اذین الشهب بأیدیهم الحراب. و لم یزل یقتل الظلمة حتی یرد الکوفة و قد صفا اکثر الارض فیجعلها له معقلاً فیتصل به و بأصحابه خبر المهدی علیه السلام و یقولون یا بن رسول الله من هذا الذی قد نزل بساحتنا؟ فیقول اخرجوا بنا الیه حتی ننظر من هو و ما یرید؟ و هو والله یعلم انه المهدی و انه لیعرفه ولم یرد بذلک الامر الا لیعرف اصحابه من هو؟ فیخرج الحسنی فیقول ان کنت مهدی آل محمد فأین هراوة جدک رسول الله و خاتمه و بردته و درعه الفاضل و عمامته السحاب و فرسه الیربوع و ناقته العضباء و بغلته الدلدل و حماره الیعفور و نجیبه البراق و مصحف امیرالمؤمنین؟ فیخرج له ذلک. ثم یأخذ الهراوة فیغرسها فی الحجر الصلد و تورق و لم یرد ذلک الا ان یری اصحابه فضل المهدی علیه السلام حتی یبایعوه. فیقول الحسنی الله اکبر مد یدک یا بن رسول الله حتی نبایعک. فیمد یده فیبایعه و یبایعه سائر العسکر الذی مع الحسنی الّا اربعین ألفاً اصحاب المصاحف المعروفون بالزیدیه. فانهم یقولون ما هذا الّا سحر عظیم. فیختلط العسکران فیقبل المهدی علیه السلام علی الطائفة المنحرفة فیعظهم و یدعوهم ثلاثة ایام. فلایزدادون الا طغیاناً و کفراً فیأمر بقتلهم فیقتلون جمیعاً ثم یقول لأصحابه: لاتأخذوا المصاحف و دعوها و تکون علیهم حسرة کما بدلوها و غیّروها و حرّفوها و لم یعملوا بما فیها. (مجلسی، همان: ج 53، ص16).

مفضل بن عمر درباره امام زمان علیه السلام و اوضاع آینده از امام صادق علیه السلام سؤال می‌کند و امام در بخشی از پاسخ می‌فرماید:

سپس حسنی که جوانی خوش چهره است، در اطراف دیلم خروج می‌کند و با صدای فصیح و رسا می‌گوید: ‏‏‏‏‏«ای آل احمد ! به داد گرفتار برسید؛ به داد کسی برسید که از اطراف ضریح ندا می‌دهد (یعنی خودش)‏‏‏‏‏‏». گنج‌های خداوند از طالقان به او پاسخ می‌دهند. گنج‌ها و چه گنج‌هایی که از نقره و طلا نیست، بلکه مردانی هستند همانند پاره‌های آهن سوار بر اسب‌های سفید، در دستشان اسلحه است. ظالمان را می‌کشند، تا این که وارد کوفه می‌شوند و بیشتر سرزمین‌ها فتح می‌شود و آن سرزمین‌ها را برای فتوحات دیگر، دژ محکم قرار می‌دهد.

سپس خبر ظهور امام مهدی علیه السلام به او و یارانش می‌رسد. اصحاب به حسنی می‌گویند: ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ «ای پسر رسول خدا ! این شخص کیست که به قلمرو ما وارد شده است؟‏‏» حسنی می‌گوید: ‏«برویم ببینیم او کیست و چه می‌خواهد؟‏‏‏‏‏‏‏‏» به خدا قسم ! این در حالی است که او می‌داند این شخص، مهدی است و او را می‌شناسد، ولی با این کارش می‌خواهد او را به اصحابش بشناساند. حسنی خارج می‌شود و می‌گوید: ‏«‌اگر تو مهدی آل محمد هستی، کجا است چوب دستی جدت رسول خدا و انگشترش و لباسش و زره‌اش که فاضل نام داشت و عمامه‌اش به نام سحاب و اسبش به نام یربوع و شترش به نام عضباء و قاطرش به نام دلدل و الاغش به نام یعفور و اسب اصیلش به نام براق و کجا است مصحف امیرالمؤمنین؟» سپس (امام) آن‌ها را برای او می‌آورد و آن چوبدستی را در سنگ فرو می‌کند و فوراً به درختی سبز تبدیل می‌شود.

حسنی با این کارها می‌خواهد فضیلت و برتری امام مهدی علیه السلام را به اصحابش نشان دهد تا با او بیعت کنند. حسنی می‌گوید: ‏‏‏‏‏«الله اکبر !‌ای پسر رسول خدا ! دستت را دراز کن، تا با تو بیعت کنیم». پس دستش را دراز می‌کند و حسنی و لشکرش با او بیعت می‌کنند، مگر چهل هزار نفر از اصحاب مصاحف که معروف به زیدیه بودند[2]  [3][3]   و می‌گویند این کارها سحری عظیم است.

دو لشکر (امام زمان و حسنی) متحد می‌شوند و امام مهدی علیه السلام رو به گروه منحرف (زیدیه) می‌کند و آن‌ها را موعظه می‌کند و سه روز آن‌ها را (به حق) دعوت می‌کند، اما جز این که طغیان و کفر آن‌ها زیاد می‌شود، نتیجة دیگری ندارد؛ لذا امام علیه السلام به قتل آنها دستور می‌دهد و همة آن‌ها کشته می‌شوند. سپس امام به اصحاب خود می‌فرماید: ‏«قرآن‌ها را (از گردن آنها) نگیرید و رهایشان کنید، تا حسرتی باشد برای آن،‌ها همچنان که آن را تغییر دادند و تحریف کردند و به آن عمل نکردند…».

بررسی سند

سند این روایت، از چند جهت قابل بررسی و تأمل است که بدان اشاره می‌کنیم:

1. مرحوم مجلسی در آغاز می‌فرماید: «روی فی بعض مؤلفات اصحابنا» یعنی در بعضی از نوشته‌های علمای شیعه روایت شده است که مشخص نیست از کجا نقل می‌کند.

2.درباره حسین بن حمدان، نجاشی گفته است: ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏«الحسین بن حمدان الخصیبی الجنبلانی ابو عبدالله کان فاسد المذهب ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» (نجاشی، همان: ص 49، ش159).

شیخ طوسی در رجالش ایشان را در ضمن «من لم یرو عنهم» آورده است (طوسی، همان: ص11 و ص 197).

ابن غضائری می‌گوید: الحسین بن حمدان الحصینی الجنبلائی ابو عبدالله کذاب فاسد المذهب صاحب مقالة ملعونة لا یلتفت الیه (ابن الغضائری، 1364: ص 6).

ابن داوود نیز او را در قسم دوم ذکر کرده و درباره‌اش گفته است: کان فاسد المذهب (ابن داوود، رجال: ص233 و ص291).

مرحوم مامقانی نیز بعد از نقل کلمات نجاشی و شیخ طوسی و دیگران اضافه می‌کند که مرحوم مجلسی در الوجیزه او را تضعیف کرده است[3]  [4][4]   (مامقانی، چاپ سنگی: ج 22، ص 29) و در کتاب الحاوی در شمار ضعفا آورده شده است، ولی در تعلیقه (تعلیقه بهبهانی بر منهج المقال) مرحوم بهبهانی گفته است «ان کونه من مشایخ الاجازة یشیر الی الوثاقة»[4]  [5][5]   یعنی بهبهانی خواسته بدین طریق ایشان را توثیق کند، که البته باید گفت این مسأله، مبنایی است و برخی آن را موجب وثاقت می‌دانند و برخی دیگر این مبنا را نپذیرفته‌اند. ضمن اینکه، بر مبنای گروه اول نیز اشکال دیگری وارد می‌شود که مرحوم مامقانی به آن اشاره کرده و می‌فرماید:

شیخ اجازه بودن، در کشف از وثاقت، به منزلة اصل است و افساد افرادی مثل نجاشی در مذهب این شخص به منزلة دلیل است. و چون اصل نمی‌تواند در مقابل دلیل مقاومت کند، پس اظهر، ضعف این شخص است.

مرحوم تستری نیز درباره ایشان می‌گوید:

ظاهراً او در سال 296ق که عده‌ای جمع شدند تا مقتدر را خلع کنند و ابن معتز را به جای او بنشانند ـ که البته موفق نشدند ـ از فرماندهان لشکر بنی عباس بوده است. جزری می‌گوید: در این حادثه، عجائبی است، از جمله این که ابن حمدان علی‌رغم شدت تشیعش و تمایلش به علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام سعی در بیعت برای ابن معتز داشت، در حالی که او (ابن معتز) انحراف از علی علیه السلام و غلو در نصب داشت (تستری، همان: ج 3، ص 440).[5]  [6][6]  

در تهذیب المقال در دفاع از حسین بن حمدان گفته شده است:

اینکه شخصیتی مثل تلعکبری ـ که از چهره‌های معروف بوده در اصحاب ما، ثقه و مورد اعتماد است و طعنی دربارة او وارد نشده ـ از او روایت نقل می‌کند، با این که این شخص کذاب و صاحب مقالة ملعونه باشد، منافات دارد (ابطحی، همان: ج2، ص 254).

در پاسخ به این کلام می‌گوییم: با توجه به آن که تلعکبری شخصیتی جلیل است، اما از اصحاب اجماع نیست و فقط نقل اصحاب اجماع ـ بنابر برخی مبانی ـ می‌تواند شاهد بر وثاقت باشد.

3. ابی شعیب محمد بن نصیر (ابی شعیب و محمد بن نصیر): در سند روایت آمده است: «عن ابی شعیب و محمد بن نصیر» در نسخة دیگر دارد: «عن ابی شعیب محمد‌بن نصیر» که بنابر هر دو احتمال، روایت، دچار ضعف خواهد بود.

احتمال اول: روایت دو طریق داشته باشد یکی «ابو شعیب» و دیگری «محمد بن نصیر».

نام ابو شعیب محاملی را نجاشی دو بار در کتابش ذکر کرده است، یکی در اسم‌ها تحت عنوان صالح بن خالد محاملی که کنیه‌اش ابوشعیب است و دیگر در باب کنیه‌ها که در این قسمت، او را توثیق کرده است. شیخ هم در رجال خود بعد از این که می‌گوید از اصحاب امام کاظم علیه السلام است او را توثیق کرده است ولی باید بگوئیم ابو شعیب مشترک است بین ثقه و غیر ثقه و مشخص نیست شخص مورد نظر ما کدام یک از آن‌هاست؛ پس مشکل ما در طریق اول حل نمی‌شود.

اما در طریق دوم یعنی «محمد بن نصیر» در احتمال دوم بحث می‌کنیم.

احتمال دوم: طریق روایت یکی باشد و ابو شعیب، کنیه محمد بن نصیر باشد.


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در یکشنبه 90/2/4 | نظر

کشی دربارة محمد بن نصیر گفته است:

عده‌ای قائل به نبوت محمد بن نصیر نمیری شدند؛ به دلیل این که ادعا کرد نبی و رسول است و حضرت علی بن محمد عسکری او را فرستاده است. قائل به تناسخ بود و دربارة ابو‌الحسن علیه السلام غلو می‌کرد و قائل به ربوبیت آن حضرت بود.

این احتمال، ضعف دیگری هم دارد و آن این که هیچ کس برای محمد بن نصیر کنیه ابو شعیب را ذکر نکرده است، اگر چه در الهدایة الکبری و مستدرک وسایل گفته شده است: ابو شعیب محمد بن نصیر (بدون واو).

در کتاب الهدایة الکبری تالیف حسین بن حمدان این روایت آمده است که از نظر متن با روایت بحارالانوار فرق می‌کند. اگر علامه مجلسی این روایت را از الهدایة الکبری نقل کرده باشد، احتمال دوم تقویت می‌شود (خود مرحوم مجلسی هم به کتاب الهدایة الکبری خیلی اعتنای زیادی ندارد).

بررسی متن

متن این روایت همانند متن روایت قبل است، با اندکی تفاوت که در خاتمه به آن اشاره خواهیم کرد.

روایت چهارم

مرحوم علامه مجلسی ذیل روایتی که به عنوان روایت سوم ذکر کردیم، روایتی را نقل می‌کند بدین ترتیب:

روی الشیخ حسن بن سلیمان فی کتاب منتخب البصائر هذا الخبر هکذا: حدثنی الاخ الرشید محمد بن ابراهیم بن محسن الطارآبادی انه وجد بخط ابیه الرجل الصالح ابراهیم بن محسن هذا الحدیث الاتی ذکره و أرانی خطه و کتبته منه و صورته الحسین بن حمدان و ساق الحدیث کما مر الی قوله: لکأنی انظر الیهم علی البراذین الشهب بأیدیهم الحراب یتعاوون شوقاً الی الحرب کما تتعاوی الذئاب. امیرهم رجل من بنی تمیم یقال له شعیب بن صالح فیقبل الحسین علیه السلام فیهم….

بررسی سند

این روایت از نظر سند، همانند روایت قبلی ـ به سبب حسین بن حمدان ـ دچار ضعف است.

بررسی متن

در این روایت آمده است کسی که با امام مهدی علیه السلام روبه رو می‌شود، امام حسین علیه السلام است، نه سید حسنی که در این صورت، روایت از بحث ما خارج است؛ ولی در منتخب بصائر الدرجات که منبع این روایت است، به جای حسین، «الحسنی» آمده است که در این صورت، مرتبط با بحث می‌شود.

روایت پنجم

عن فتن السلیلی بسنده: حدثنا الحسن بن علی المالکی قال: حدثنا ابو النصر علی بن حمید الرافعی قال حدثنا محمد بن الهیثم البصری قال: حدثنا سلیمان بن عثماط النخعی قال: حدثنا سعید بن طارق عن سلمة بن انس عن الاصبغ بن نباته قال خطب امیرالمؤمنین علی علیه السلام خطبة فذکر المهدی و خروج من یخرج معه و اسمائهم فقال له ابو خالد الحلبی صفه لنا یا امیرالمؤمنین. فقال علی علیه السلام: ألا انه اشبه الناس خلقاً و خلقاً و حسناً برسول الله صلی الله علیه و آله و سلم… و یلحقه الحسنی فی اثنی عشر الفاً فیقول له أنا أحق بهذا الأمر منک. فیقول له هات علامات دالة. فیؤمی الی الطیر فیسقط علی کتفه و یغرس القضیب الذی بیده فیخضر و یعشوشب. فیسلم الیه الحسنی الجیش و یکون الحسنی (خویی، همان، ج 3، ص 104؛ ابن طاووس، طرائف: ص145، ب79).[1]  [7][7]  

بررسی سند

1. این روایت را از میان عالمان شیعه و سنی فقط سید بن طاووس نقل کرده است و وی نیز از کتاب سلیلی نقل می‌کند. سید بن طاووس در مقدمه کتابش، تاریخ نسخة اصل (کتاب سلیلی) را سال 307 ق معرفی می‌کند و این، در حالی است که سید بن طاووس در قرن هفتم می‌زیسته است. سید در ادامه می‌گوید: ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏«این نسخه به خط سلیلی در مدرسة معروف به ترکی در جانب غربی واسط است‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏».[2]  [8][8]  

چه کسی گفته این نسخه اصل است و چه کسی گفته این دست خط سلیلی است؟ چه کسی آن را نقل کرده است؟ می‌فرماید کسی که گفته، خود شاهد آن بوده است و این، یعنی این که روایت مرسل است.

از سوی دیگر سید بن طاووس می‌فرماید: من صحت مطالب کتاب را تأیید نمی‌کنم (ابن طاووس، ملاحم وافتن: ص104).[3]  [9][9]  

2. پس از تتبعی که انجام دادیم، هیچ مطلبی دربارة ابو صالح سلیلی پیدا نکردیم.

3ـ. در بخشی از سند روایت آمده است «حدثنا …» و در بخشی دیگر گفته است «عن …» یعنی روایت معنعن است که در آن، احتمال تدلیس و انقطاع زیاد است.

4. سلمه بن انس، ازاشخاص مجهول است.

بررسی متن

متن این روایت نیز همانند روایت قبل است که ما را از بررسی مجدد بی‌نیاز می‌کند.


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در یکشنبه 90/2/4 | نظر

متن این روایت نیز همانند روایت قبل است که ما را از بررسی مجدد بی‌نیاز می‌کند.

روایت ششم

اخبرنا ابو محمد المحمدی عن محمد بن علی بن الفضل عن ابیه عن محمد بن ابراهیم بن مالک عن ابراهیم بن بنان الخثعمی عن احمد بن یحیی بن المعتمر[10]  [10]   عن عمرو بن ثابت عن ابیه عن ابی جعفر علیه السلام ـ فی حدیث طویل ـ قال: یدخل المهدی الکوفة و بها ثلاث رایات قد اضطربت بینها فتصفو له. فیدخل حتی یأتی المنبر و یخطب و لا یدری الناس ما یقول من البکاء و هو قول رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: کأنی بالحسنی و الحسینی و قد قاداها فیسلمها الی الحسینی فیبایعونه… (طوسی، الغیبه: ص468).[11]  [11]  

حضرت مهدی وارد کوفه می‌شود، در حالی که سه پرچم ـ کنایه از سه گروه و جریان ـ در آن جا است که با هم اختلاف دارند. آن‌ها اختلافات را کنار می‌گذارند و تابع امام می‌شوند. امام، منبر می‌رود و خطبه می‌خواند و مردم از شدت گریه متوجه حرف‌های ایشان نمی‌شوند و این کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که: ‏‏‏‏‏«‌گویا می‌بینم حسنی و حسینی نهضت را رهبری می‌کنند.‏‏‏‏» آنگاه (حسنی) پرچم را به حسینی تسلیم می‌کند و با او بیعت می‌کند.

بررسی سند

دو نفر در سند این روایت دچار مشکل هستند:

1. ابراهیم بن بنان خثعمی: وی مهمل است؛ یعنی در کتب رجالی اسمی از او به میان نیامده است.

2. عمرو بن ثابت: اگر وی همان ابوالمقدام باشد مشکلی ندارد، اما اگر غیر از او باشد، مجهول است.

بررسی متن

این روایت با چند روایتی که پیش‌تر ذکر کردیم، همخوانی ندارد؛ مخصوصاً با روایتی که از کتاب کافی نقل شد. در آن روایات، صحبت از حسنی و حسینی نبود؛ اما این جا دو نفر هستند و محوریت هم با حسینی است؛ مگر این که بگوییم منظور از حسینی همان امام مهدی علیه السلام است. آن روایات، محل وقوع حادثه را مسیر عراق یا خود مکه بیان می‌کرد و این روایت، خود عراق را بیان می‌کند.

روایت هفتم

و فی خطبة الملاحم لأمیرالمؤمنین علیه السلام التی خطب بها بعد وقعة الجمل بالبصرة قال: یخرج الحسنی صاحب طبرستان مع جم کثیر من خیله و رجله حتی یأتی نیسابور فیفتحها و یقسم ابوابها ثم یأتی اصبهان ثم الی قم فیقع بینه و بین اهل قم وقعة عظیمة یقتل فیها خلق کثیر فینهزم اهل قم فینهب الحسنی اموالهم و یسبی ذراریهم و نسائهم و یخرب دورهم فیفزع اهل قم الی جبل یقال لها وراردهار فیقیم الحسنی ببلدهم اربعین یوماً و یقتل منهم عشرین رجلاً و یصلب منهم رجلین ثم یرحل عنهم (مجلسی، همان: ج 57، ص 215).

حسنی، صاحب( = حاکم     )طبرستان با نیروهای زیادی از سواره نظام و پیاده نظام خروج می‌کند، تا این که به نیشابور می‌رسد و شهر را فتح کرده و آن را تقسیم می‌کند. سپس به اصفهان می‌آید و بعد از آن به قم وارد می‌شود و بین او و اهل قم درگیری بزرگی صورت می‌گیرد که عده زیادی کشته می‌شوند و قمی‌ها شکست می‌خورند. حسنی اموال آن‌ها را غارت می‌کند و بچه‌ها و زنانشان را اسیر می‌کند و خانه هایشان را خراب می‌کند. اهل قم فرار می‌کنند و به کوهی به نام وراردهار )اردهال( پناه می‌برند. حسنی چهل روز شهر را اشغال می‌کند. بیست نفر را می‌کشد و دو نفر را به دار می‌آویزد و از آن جا می‌رود.

بررسی سند

مرحوم مجلسی ظاهراً‌این روایت را از ترجمه تاریخ قم نقل می‌کند.[12]  [12]   مؤلف تاریخ قم مردی جلیل القدر و معاصر شیخ صدوق بوده است. این کتاب به دست ما نرسیده و فقط ترجمه آن ـ که چهار صد سال بعد نوشته شده ـ در اختیار ما است.

مرحوم مجلسی اصلاً به سند و این که روایت را از کجا نقل کرده است، اشاره‌ای نمی‌کند.

بررسی متن

آیا این روایت، جزء روایات حسنی است یا از روایات معارض به شمار می‌آید؟ ظاهراً باید از روایات معارض محسوب شود. از نظر دلالت، احتمال می‌رود مربوط به داعی الحق و قضایای زیدی‌ها باشد.

طبق آنچه از روایات درباره «حسنی» در کتب روایی یافت می‌شود و ما به آن دسترسی پیدا کردیم به بحث و بررسی آن پرداختیم، از مجموع این روایات چند نکته قابل برداشت است:

1- قدر متقین، شخصی به نام «حسنی» به عنوان یکی از علائم ظهور وجود دارد و روایات درباره اصل وجود چنین شخصی در حد استفاضه است و چون روایات مستفیض است،‌ ما را از بحث سندی بی‌نیاز می‌کند و این اطمینان حاصل می‌شود که بعضی از این روایات، از معصومان‌(ع) صادر شده است؛ همانند تواتر اجمالی.

2- تفصیلاتی که درباره حسنی وجود دارد در روایات متفاوت ذکر شده است. برخی می‌گویند در مکه کشته می‌شود، برخی می‌گویند در راه عراق با امام بحث می‌کند و برخی می‌گوید در راه کوفه به امام می‌پیوندد چون بین این روایات، روایت صحیح‌السندی وجود نداشت، مگر یک روایت و روایات ضعیف هم با یکدیگر اختلاف داشتند، نمی‌توانیم به این تفصیلات قائل باشیم و نمی‌توان مثبت یا منفی بودن، بر حق یا به ناحق بودن او را ثابت کرد.

در پایان لازم است به مطلب دیگری درباره «حسنی» اشاره شود برخی از علما قائلند که احتمالا «حسنی» همان ‌«نفس زکیه» است که از علائم حتمی ظهور می‌باشدو ملا صالح مازندرانی در شرح روایتی که از علائم ظهور سخن می‌گوید، بیان می‌کند که «لعل المراد بالنفس الزکیه «الحسنی» المذکور سابقا». اگر این بیان مقبول باشد، تمام روایات نفس زکیه ضمن روایات حسنی قرار می‌گیرد و باید این روایات نیز بررسی شود.

پاورقی:

  1. البته ما در این مقاله نه روایت را بررسی کرده‌ایم که با توضیحات متن مشخص می‌شود که تعداد آنها هفت و یا هشت روایت بیشتر نیست.

  2. اگر با «واو» باشد، دو طریق خواهد بود و اگر بدون «واو» باشد محمد بن نصیر اسم می‌شود برای أبی شعیب.  

3. چون قرآن به گردن آویزان کرده بودند، به آن‌ها اصحاب مصاحف گفته می‌شد.  

  4. مرحوم مامقانی می‌گوید: «ضعیف» در نزد مجلسی یعنی «لم یثبت وثاقته» و منظور ضعیف اصطلاحی نیست.  

  5. «شیخوخة الإجازة کالأصل فی الکشف عن الوثاقة، و لاتقاوم الدلیل، و إفساد مثل النجاشی لمذهب الرجل دلیل فالأظهر ضعف الرجل»؛ این‌که گفته «یشیر الی الوثاقه» شاید نشانگر آن باشد که خود ایشان هم نپذیرفته یا حداقل تأمل دارد.  

  6. ظاهراً تشابه اسمی بوده و باعث اشتباه مرحوم تستری شده است؛ چون در موسوعة الطبقات الفقهاء (ج4، ص166) و اعیان الشیعه (ج5، ص491) گفته شده این شخص ابو علی الحسین بن حمدان بن حمدون التغلبی بوده است؛ ولی به نظر ما این کلام نیازمند اثبات است.  

 7. روایت دیگری تقریباً با این مضمون وجود دارد ـ که البته کامل نیست ـ و آن را طبری در دلائل الامامة از امام صادق علیهم السلام نقل کرده است. متن آن روایت با روایت فوق، تفاوت‌های زیادی دارد. (رک: معجم احدیث الامام المهدی، ج 4، ص 152، ح 650).

8. التصنیف الثانی کتاب الفتن لابی صالح السلیلی ابن احمد ابن عیسی شیخ الاحسائی تاریخ نسخه الاصل سنة سبع و ثلاثمأة بخط مصنفها فی المدرسة المعروفة بالترکی فی الجانب الغربی من واسط من نسخة هی الأصل علی ماحکاه من ذکره أنه شاهدها (ر.ک: الذریعة، ج4، ص189).

9. «انا بری من خطره لأننی أحکی ما أجده بلفظه و معناه».

10. در بعضی نسخ آمده است: «المعتمد».

11. بعد از شیخ طوسی، مرحوم عاملی نباطی بیاضی در الصراط المستقیم آن را به اختصار آورده، و نیز مرحوم نیلی در منتخب الانوار المضیئه، حر عاملی در اثبات الهداة، مجلسی در بحار، کاظمی در بشارة الاسلام، اربلی در کشف الغمه، و ابن‌فتال در روضة الواعظین آن را نقل کرده‌اند.

12. راجع به تاریخ قم رجوع کنید به کتاب تا ظهور، ج2، ص305 (تألیف نگارنده).

13. این روایت در ص 303 نیز آمده است؛ اما قسمت مربوط به حسنی در آن نیست و کافی و وسائل الشیعه نیز همین روایت را نقل کرده‌اند.

منبع: حجت الاسلام والمسلمین نجم‌لدین طبسی، فصلنامه انتظار موعود، شماره 31


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در یکشنبه 90/2/4 | نظر

رییس دانشگاه باقرالعلوم(ع) تعیین زمان ظهور کذب محض است  آنچه امروزدر قالب برخی از سی دی ها درباره نزدیک بودن ظهور حضرت ولی عصر (ع) پخش شده فقط در حد یک احتمال است، تعیین زمان ظهور کذب محض است.  به گزارش مرکز خبر حوزه ، حجت  الاسلام والمسلمین ارسطا در جمع اساتید ودانش پژوهان دانشگاه باقر العلوم (ع) طی سخنانی با اشاره به حدیثی از نهج البلاغه اظهارداشت: امام علی (ع) در جملات قصارشان در شماره 209 نهج البلاغه این گونه می فرمایند که یقیناً دنیا بعد از چموشی و بد رفتاری نسبت به ما، با ما اهل بیت(ع) مهربان خواهد شد و روی خواهد آورد.

رییس دانشگاه باقرالعلوم (ع) افزود: دنیا برای اهل بیت(ع) به گونه ای است که همه گنجینه های خود را نگاه می دارد تا در اختیار این بزرگواران قرار دهد و این روایت ناظر است به دولت جهانی اهل بیت(ع) که با ظهور امام زمان(عج) آغاز خواهد شد .

وی با اشاره به "آیه و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ... "ادامه داد: این آیه در واقع در حق اهل بیت (ع) نازل شده و مصداق بارز و کامل آن اهل بیت(ع) هستند.

حجت الاسلام و المسلمین ارسطا گفت: اصل تشکیل دولت اسلامی در آخر الزمان با آمدن امام زمان(عج) و به دنبال آن با رجعت ائمه(ع) جز مسلمات روایات شیعه است و جای شک و تردید ندارد.

وی ادامه داد: روایتی از سلمان فارسی نقل شده که در روزهای آخر عمر شریف پیامبر اکرم(ص)که ایشان در بستر بیماری بودند اصحاب دور حضرت جمع شده بودند، حضرت فرمودند مرا با اهل بیتم تنها بگذارید، مردم بلند شدند و من هم برخاستم که بروم ولی پیامبر(ص) فرمود سلمان تو بنشین تو از ما اهل بیت هستی، بعد خطاب به حاضران گفتند حق اهل بیت (ع)مرا رعایت کنید و بعد به امام علی(ع) رو کرده گفتند: دولت حق، نیکو کار ترین دولت ها است، شما اهل بیت بعد از پایان حکومت های ظالم دوبرابر آنها حکومت خواهید داشت، در ازاء هر یک روز از حکومت آنها دو روز و در ازاء هر یک ماه دو ماه و در ازاء هر یک سال دو سال حکومت خواهید کرد.

معاون آموزش دفتر تبلیغات اسلامی تصریح کرد: اینکه در آخرالزمان چه اتفاقاتی در چه زمان هایی خواهد افتاد، برای ما به طور دقیق قابل تعیین نیست و مباحثی که اخیرا در روزنامه ها و نشریات مختلف دیده می شود و تطبیق اینکه چه زمانی این اتفاقات می افتد فقط در حد ابراز یک احتمال است نه بیشتر.

*احتمالی که محقق نشد

وی ابراز داشت:هرچند در برخی کلمات علمای ما گاهی از باب ابراز امیدواری تطبیقاتی داده شده است ولی این را باید بدانیم که این امر فقط در حد احتمال است، از جمله احتمالاتی که برخی از علما دادند و هرگز واقع نشد احتمالی است که علامه مجلسی داده است، ایشان در کتاب بحار الانوار در باب ظهور حضرت حجت(عج) جلد 52 ص 243 می فرماید.بعید نیست آنچه در این روایات آمده ناظر باشد بر دولت صفویه یعنی این دولت همان دولتی باشد که زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) می شود؛ اما ما که چند صد سال بعد از صفویه آمدیم، دیدیم که نشد بنابراین آنچه مرحوم علامه مجلسی بیان کرده در حد یک احتمال بوده و کسی نمی تواند تعیین کند چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد، همچنین آنچه امروز در قالب برخی سی دی ها منتشر وپخش شده فقط در حد یک احتمال است و بدین معنا نیست که فلان شخص مصداق کسی است که در روایات از او نام برده شده است

حجت الاسلام و المسلمین ارسطا یاداورشد: اصل تحقق دولت مهدوی و به دنبال آن دولت ائمه با رجعت از مسلمات اعتقادات شیعه و اهل سنت است و در کتاب" التاج الجامع للاصول "کتابی که در بر دارنده روایات صحیح اهل سنت است، روایاتی درباره حضرت مهدی آمده است و مولف کتاب تصریح دارد که این روایات از مسلمات اهل سنت نیز هست که امام زمانی از نسل پیامبر(ص) دولتی عادلانه تشکیل خواهد داد و زمین را پر از عدل و داد می کند.

براساس گزارش روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم(ع)معاون آموزش دفتر تبلیغات اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: تحقق اینکه ظهور چه زمانی است و چه کسی سید خراسانی است و چه کسی مصداق سید حسنی و شعیب بن صالح است برای احدی به طور یقین قابل تعیین نیست بنا براین در این مورد باید کاملا هوشیار بود و با سخنان بی پایه و واهی، اعتقادات مردم را در معرض تضعیف قرار نداد.


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در یکشنبه 90/2/4 | نظر
سیزدهمین نشست تبیین موضوع ولایت فقیه در قم برگزار شد
گروه خبرنگاران افتخاری / حکمت حکیمی‌فر: سیزدهمین نشست از سلسه نشست‌های تبیین علمی موضوع ولایت فقیه (پیشینه، جایگاه، ادله و شبهات) با موضوع «بررسی ولایت فقیه در اقوال علما» شام‌گاه دوشنبه، 29 فروردین‌ماه در سالن اجتماعات مدرسه فیضه قم برگزار شد.به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، «آیت‌الله محسن اراکی» عضو شورای عالی مجمع تقریب مذاهب در سیزدهمین نشست از سلسه نشست‌های تبیین علمی موضوع ولایت فقیه (پیشینه، جایگاه، ادله و شبهات) و با موضوع «بررسی ولایت فقیه در اقوال علما» که با حضور اساتید طلاب و فضلای حوزه علمیه شام‌گاه دوشنبه، 29 فروردین‌ماه در سالن اجتماعات مدرسه فیضه برگزار شد، اظهار کرد: ولایت فقیه به عنوان نائب عام امام زمان‌(عج) بودند، ابتکار امام خمینی‌‌(ره) نبود و از همان ابتدای غیبت کبری فقهای جامع‌الشرایط اسلام خود را نائب امام زمان(عج) می‌دانستند، هرچند امام‌(ره) در پیاده کردن تمام ابعاد ولایت فقیه در جامعه تلاش گسترده‌ای داشتند.
وی تصریح کرد: اگر برای یک فقیه جامع‌الشرایط با‌کفایت و شجاع مدیریت سیاسی جامعه فراهم شد، لا‌شک در وجوب اطاعت از آن فقیه در هر شرایطی که موقعیت فراهم شد باید عهده‌دار امر ولایت فقیه شود و سکان جامعه اسلامی را برعهده بگیرد که چه‌بسا اگر با دارا بودن شرایط تصدی امر ولایت از پیاده کردن احکام واجب خدا در جامعه شانه خالی کند، عندالله مسئول خواهد بود و در این مورد هیچ فقهی مخالفت نکرده است.
عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب با اشاره به حضور مردم در تظاهرات برای برقراری حکومت بر محوریت ولایت فقیه افزود: خواست و اقبال مردم از ولایت فقیه به صورت تظاهرات و تجمعات گسترده و ساقط کردن یک نظام دیکتاتور نشان از اجرای صحیح احکام اسلامی و عمل به دستورات خدای متعال است، حتی سلاطین هم برای برقراری حکومت بر مبنای فقیه تلاش‌های فرارانی کردند مانند شاه طهماسب که خودش را نائب محقق ثانی می‌دانست.
 آیت‌الله اراکی:
خواست و اقبال مردم از ولایت فقیه به صورت تظاهرات و تجمعات گسترده و ساقط کردن یک نظام دیکتاتور نشان از اجرای صحیح احکام اسلامی و عمل به دستورات خدای متعال است

رئیس مؤسسه فقه اسلامی تصریح کرد: در بین فقهای شیعه در جواز تصدی فقیه جامع‌الشرایط اختلافی نیست و اگر اختلافی است در تصدی غیر فقیه است و در ضعیف بودن بنیه فکری افراد است و الا اگر کسی عهده‌دار امر ولایت شد، بر همگان واجب است که از او برای اجرای احکام الهی در جامعه اطاعت کنند.

آیت‌الله اراکی با اشاره به اقوال فقهای گذشته افزود: فقهای گذشته ازجمله آیت‌الله «کرکی، شهید ثانی، کاشف‌الغطا و شیخ طوسی» به صراحت اهمیت و جایگاه ولایت فقیه را نشان دادند و رجوع به نائب عام امام زمان‌(عج) را یکی از مسلمات ذکر کردند.

عضو شورای عالی مجمع تقریب مذاهب با اشاره به بیان «مرحوم مقدس اردبیلی» اظهار کرد: مرحوم مقدس اردبیلی همچون دیگر فقها در رابطه با ولایت فقیه فرمود که مبدأ ولایت عامه است در ذیل مقبوله عمر بن حنظله ... ولایت فقیه نایب امام زمان(عج) بوده و کارهای او مورد امضا و تأیید حضرت حجت(عج) است.

آیت‌الله اراکی در ادامه سخنان خود بیان کرد: ولایت فقیهی که در ایران حول محوریت اسلام شکل گرفته با دعوت و فراخوانی‌های متعدد امام خمینی(ره) بود و قانون اساسی مبتنی بر ولایت فقیه در کشور ما برخلاف کشورهای دیگر سه بار مورد تأیید و رأی مردم قرار گرفت که نشان از استقبال مردم از حکومتی مبتنی بر فرامین الهی و ارزش‌های اسلامی بود.


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در یکشنبه 90/2/4 | نظر

واکنش شدید آیت الله العظمی مکارم به « ظهور نزدیک است» مقدسات خط قرمز ماست // توطئه‌ای در کار است حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به نامه جمعی از فضلای حوزه علمیه قم، با واکنش شدید نسبت به مستند « ظهور بسیار نزدیک است» یادآور شدند: مقدسات خط قرمز ماست.   به گزارش مرکز خبر حوزه، متن کامل نامه فضلای حوزه و پاسخ این مرجع تقلید، بدین شرح است محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی مکارم‌شیرازی(مدظله العالی) سلام‌علیکم از آنجا که حوزه‌های علمیه و مراجع تقلید در طول تاریخ پاسخ‌گوی نیازهای فکری و دینی مردم بوده‌اند مستدعی است به جهت رفع شبهات و پرسش‌های مکرری که از داخل و خارج صورت می‌گیرد و در مواردی موجب اخذ تصمیمات و اقدامات نادرست می‌شود- که حتی گاه‌ جان افراد را نیز به خطر افکنده است- در موارد ذیل وظیفه ما را مشخص نمایید.

1-       اخیرا لوح فشرده‌ای تحت عنوان «ظهور بسیار نزدیک است» در سطح وسیعی منتشر و در آن برای ظهور زمانی مشخص شده است. با توجه به روایاتی که «علم به زمان ظهور را مختص ذات اقدس پروردگار می‌داند» و نیز روایاتی که «وقّاتون را کذاب معرفی می‌کند» وظیفه ما در برخورد با این موارد چیست؟

2-       با توجه به بحث مهدویت که از جمله مباحث تخصصی است و اظهار نظر پیرامون موضوعات و مسایل آن نیازمند بررسی روایات از نظر سند و متن است اظهار نظر افرادی که فاقد صلاحیت‌های علمی لازم باشند در این عرصه چه حکمی دارد؟

3-       با توجه به اخبار و روایات متعدد در باب علائم ظهور در مواردی که نام با وصف برخی افراد ذکر شده (مانند یمانی- خراسانی- نفس زکیه- شعیب‌بن صالح و...) آیا تطبیق این روایات بر افرادی در گذشته و یا حال مجاز است؟

4-       آیا این اخبار و این تطبیق‌ها می‌تواند حجت شرعی برای عمل باشد؟

5-       با توجه به اینکه علائم ظهور به دو بخش «حتمی» و «غیر‌حتمی» تقسیم شده است آیا می‌توان با توجه به مطالب مطرح شده (که از علائم حتمی نیستند) ادعا کرد ظهور بسیار نزدیک است؟

6-       وظیفه ما طلاب درباره مهدویت و انتظار چیست؟

با تشکر و آرزوی طول عمر و سلامتی برای وجود شریف حضرت‌عالی

جمعی از فضلای حوزه علمیه قم

* پاسخ حضرت آیت الله مکارم شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم

قبل از هر چیز از احساس مسئولیت شما عزیزان درباره سوء استفاده از یک مساله مهم اسلامی تشکر می‌کنم و از شما که در زمره مدافعان مکتب اهل‌بیت‌(ع) هستید همین انتظار می‌رود امیدوارم همه شما در سایه عنایات پروردگار و توجهات حضرت ولی‌عصر‌(عج) مؤید و منصور باشید و بتوانید به وظایف خود عمل نمایید.

حقیقت این است هنگامی که اطلاع یافتیم نسخه‌های بسیار زیادی از این سی‌دی در سراسر کشور پخش شده و حتی اخیرا به بیرون کشور راه یافته و سوالات بسیاری برانگیخته ناچار شدم تمام آن را با دقت مشاهده کنم.

بعد از دقت و مطالعه به نظر رسید توطئه‌ای در کار است که از احساسات پاک دینی مردم مخصوصا جوانان عاشق امام زمان‌(عج) به نفع مقاصد سیاسی یا غیرسیاسی استفاده کنند و همه باید در برابر این‌گونه توطئه‌ها هوشیار باشند.

و اما پاسخ سوالات شما:

1-       از نظر روایات متعدد اسلامی و اجماع علمای امامیه مسلم است که تعیین وقت برای ظهور آن بزرگوار جایز نیست، و هر کس چنین ادعایی کند باید او را تکذیب کرد، چرا که این‌گونه تعیین وقت‌ها مخصوصا اگر همراه با تعیین فرمانده لشکر امام زمان‌(عج) و فرمانده لشکر مخالفان و تطبیق آن بر اشخاص موجود باشد بعد از آن که خلاف آن ظاهر شد ضربه سختی بر عقاید مردم نسبت به آن وجود مقدس که قطب عالم امکان است وارد می‌سازد و آن را سست می‌کند و شاید یکی از اهداف گردانندگان اصلی نیز همین بوده است.

2-        بررسی روایات مربوط به علائم ظهور نیاز به بررسی رجال سند از نظر وثاقت و میزان اعتبار کتبی که در آن نقل شده و همچنین مسایل مربوط به متن از نظر ریشه‌یابی لغت و حقیقت و مجاز و کنایه و تصریح و همچنین از نظر وجود و عدم معارض یک کار کاملا تخصصی است و عجیب است در دنیایی که همه جا و درباره هر چیز رجوع به کارشناسان و خبرگان هر فن می‌کنند عده‌ای به خود اجازه دهند که در یک بحث پیچیده مذهبی مربوط به نشانه‌های ظهور هر چه می‌خواهند بگویند و هر طور مایل هستید استنباط کنند.

3-       تطبیق دادن پاره‌ای از علامات ظهور آن حضرت‌(عج) با توجیهات بی‌اساس و گاه مضحک و بدون هیچ حجت شرعی آن هم از سوی کسانی که تخصصی در این مسائل ندارند خطر دیگری است زیرا راه را برای سودجویان و دشمنان می‌گشاید که از این طریق استفاده کرده و آن علامات را با دستکاری و توجیهات خودساخته بر هرکس که مایل باشند تطبیق دهند و ضربه دیگری بر عقاید مردم وارد سازند.

4-        از آنچه در پاسخ سوال دوم آمد روشن شد که این‌گونه تطبیقات غیر کارشناسانه هرگز حجت شرعی نمی‌شود و نشر آنها سبب اشتباه و انحراف گروهی خواهد شد و حربه به دست دشمنان برای انکار اصل این موضوع مقدس می‌دهد همان‌گونه که داده است و مسئولیت سنگینی در پیشگاه الهی دارد.

5-       توسل به این علامات و تطبیق آن بر اشخاص مورد نظر- به فرض محال که صحیح باشد- با فراموش کردن علائم حتمیه، انحراف و اشتباه بزرگ دیگری است که نشان می‌دهد این افراد آگاهی کافی برای ورود در چنین مسائلی ندارد.

خطر این‌گونه کارها هنگامی آشکارتر می‌شود که خبرگزاری‌ها نقل کردند دشمنان اسلام و شیعه در خارج از کشور آن را به عنوان مستمسکی بر ضد نظام جمهوری اسلامی و این که آنها می‌خواهند با این بهانه بر تمام کشورهای منطقه مسلط شوند مورد بهره‌برداری قرار داده‌اند. 

انکار نمی‌کنم ممکن است جمعی از جوانان شیفته مولایمان امام زمان‌(عج) بدون سوء نیست و بدون توجه به این کار کشیده شده باشند ولی اطمینان داریم که در پشت این صحنه دست‌های دیگری کار می‌کند که اهداف شومی6-       همه شما عزیزان باید هوشیار باشید و اجازه ندهید از مقدساتی که خط قرمز ما محسوب می‌شود به عنوان ابزاری برای مقاصد خاص شخصی یا جناحی بهره گیرند و جالب این که بسیاری از شخصیت‌های محترمی که نامشان در این سی‌دی به عنوان «موافق» آمده، همگی تکذیب کردند و حجت را بر سایرین تمام نمودند.در پایان پیوسته دست به دعا بر می‌داریم و تعجیل ظهور آن حضرت را از خدا می‌خواهیم. اللهم‌ عجل فرجه و اجعلنا من شیعته الذابین عنه.

 


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در سه شنبه 90/1/30 | نظر

خوشبختی حدیث یک

مهریه سعادت

امام امیر مؤمنان علی (ع) می‌فرمایند :

ان عمرک مهر سعاد تکان انفـدتـه فـــی طاعه ربک

همانا زندگی و عمرت، «مهریه خوشبختی » تو در قیامت است.اگر آن را در فرمان برداری پروردگارت سپری و صرف کنی .

شاید برای همه شماها هم اتفاق افتاده باشد ، که در آ روزی یک چیزی بوده باشید وبا تمام نیرو که دارید ، سعی در به دست آوردن آن باشید و به دستش نیارید ، چه قدر سخت و دلگیر خواهد بود چیزی را که دوستش دارید و به دست تون نی افتد.

گشت و گشتم و گشتی و گشته بود و نگرد که نیست ولی چینی ست ؛ اشتباه نکن بله آن چیزی دست نیافتنی است که آ روزهای دور و دراز و بیهوده باشد ولی چیزی که در مسیر حق باشد قطعاً پسندید است و وجود دارد باید تو بخواهی آیه .

فقط تمرکز کن، نیرو بگیر از قدرت بالا که خدای بی همتا باشد./

عشق و زیبای و مهربانی و شیفتگی همه از آن تو خواهد بود اگر تو باشی و امید و سعادت و ایمان به آخرت .

سعادت می‌خواهی روسفیدی می‌خواهی با ما همراه باشید با تکاپوی خوب زیستن و عشق وامید .

ساقی به طرب و میخانه به امید عشق است و جمله یاران به نغمه سرایی مشغول در این میان آتش افروخته‌ی بلبل به تماشای گل رنگین کمان دوخته با دو صد آه و فغان

عمر سرمایه‌ی است ، بسی دست نایافتنی ، سعادت یاران با نگاه باران در آمیخت و شاهد زیبایی گل و دشت و صحرا شد این اگر با طاعت خدای خوبی‌ها و مهربانی‌ها شدی در سایه سازان

 الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی

                               تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی

                            شب فراق تو جانا خدا کند به سر آید

                                                         سر آید و تو برآیی، خدا کند که بیایی

دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید

                                الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی

                                                فسرده غنچه گل‌ها فتاده عقده به دل‌ها

                                                              تو دست عقده گشایی، خدا کند که بیایی

آ چهره پرده بر افکن به ظلم شعله در افکن

                         تو دست عدل خدایی، خدا کند که بیایی

                                            نظام هر دو جهانی امام عصر و زمانی

                                                             یگانه راهنمایی، خدا کند که بیایی

تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی

                                       تو رمز آب بقایی، خدا کند که بیایی

                                                                            دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته

                                                                                               تو مروه‌ای تو صفایی، خدا کند که بیایی

به سینه‌ها تو سروری به دیده‌ها همه نوری

                                به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی

                                                        ترا به حضرت زهرا، بیا ز غیبت کبری.

                                                                         دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی.


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در پنج شنبه 90/1/18 | نظر

سلام بدون هیچ مقدمه ای می خواهم هرروز یک حدیث از معصومین را در رابطه با خوشبختی براتون بنویسم اگه حال نظر دادن داشتید لطفا نظر بدید. متشکرم

چون ابتدای راه هستیم  توجه همسفران خودم  رادر مسیر خوشبختی به آیه قرآن معطوف می دارم .

واماالذین سعدوا فی الجنه خالدین فیها ما دامت السماوات و الارض الا ما شاء ربک عطاء غیر مجذوذ (قرآن کریم ، سوره هود ، آیه 18 )*

اما گروهی که خوشبخت شده اند ، جاودانه در بهشت به سر می برندتا زمانی که آسمان ها و زمین پابرجاست ، مگر آنچه اراده و مشیت پروردگارت  باشد . در حالی که عطا و عنایتش ، ابدی و پیوسته است .

توضحیش را بعدا می دهم


موضوعات مرتبط :
نویسنده جـــــوان ودیــــــن در چهارشنبه 90/1/17 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )