سلام برحسین |
سلام برعلی بن الحسین |
سلام بر زینب |
خانوادة رسول خدا را به عنوان اسرای خارجی وارد شهر کوفه مینمایند. کودکان از فرط گرسنگی چشم گود رفته و مردم به قصد ترحم، نان و خرما صدقه میدهند. ام کلثوم از این حرکت مردم به ستوه میآید و به سرعت نان و صدقه را از دهانشان بیرون میآورد و خطاب به مردم میکند که: «یا اهل الکوفه! انّ الصدقه علینا حرام.»؛ ای مردم کوفه صدقه بر ما حرام است. ام حبیبه خادمه زینب در دوران حضور وی در کوفه، صدای ام کلثوم را که میشنود، میگوید: «به غیر از اهل بیت پیغمبر اکرم، صدقه بر احدی حرام نمیباشد. اینان که هستند؟»
تکلم با سر بریده در کوفه درمیان محمل، عقیله ی بنی هاشم نشسته است، که او را وارد کوفه مینمایند. کوفه محل خلافت پدر او؛ علی (ع) بوده است. این شهر هنوز تفسیر قرآن او را به یاد دارد. در راه بازار کوفه، مردم بیوفا جسارت را به حد تام میرسانند، زینب امر میکند اطراف او را بگیرند. لحظاتی بعد، زینب متوجه میگردد تمام انگشتان آسمان را نشانه گرفتهاند. او هم به سوی اشاره انگشتها نگاه میاندازد که ناگهان رأس منور خورشید حیات بخش دین را مینگرد؛ آری رأس الحسین (ع).
ای ماه نوی من که چون به کمال رسیدی، خسوف تو را بگرفت و پنهان شدی! ای پارة دلم! چنین گمان نمیکردم چنین روز و مصیبتی مقدّر شده باشد. تمام مصایب را میدانستم، الاّ اینکه سر بریدة تو را بر رأس نمیبینیم و سر زینب سالم باشد. برادرم! اگر میتوانی با دخترت فاطمه، قدری تکلم کن که نزدیک است دلش از غصه آب گردد. برادرم! آن دل مهربان تو، چرا نسبت بما نامهربان گشته است؟ برادر جان! چه قدر برای یتیم سخت است که پدرش را صدا بزند؛ ولی پدر پاسخ او را ندهد. برادر جان کاش علی (امام سجاد (ع)) راهنگام اسیر شدن میدیدی با یتیمان دیگر که یاران سخن گفتن نداشت، هر وقت او را میزدند و یا میآزردند، تو را فرا میخواند و اشک از دیده فرو میریخت. ای برادر! او را در آغوش خود بگیر و نزدیک خود جای ده و دل آشفته او را آرامش ببخش. برادر جان ....! ناگهان سر خود را بر چوب محمل زد و خون از پیشانی او سرازیر گشت. |
عزت نفس
حفظ کرامت نفس و عزت انسان از ویژگی های تربیت اسلامی است و فرد مسلمان همواره باید از رفتاری که موجب خدشه دار شدن منش شود بپرهیزد. روزی امام علی بن الحسین،زین العابدین علیه السلام ، به مرد فقیری برخورد که کمک می خواست و اشک از چشمانش سرازیر بود. حضرت در حالی که با تعجب به وی می نگریست، فرمودند: «اگر تمام دنیا در اختیار او بود و او آن را از دست می داد، باز هم شایسته نبود که این چنین محزون و گریان باشد».
پرهیز از دشمنی با مردم
داشتن روابط صمیمی و پسندیده با مردم سبب افزایش نشاط و کارایی می گردد و ضمن جلوگیری از هرز رفتن نیروها توان بهره گیری از نیروی دیگران را نیز میسر می سازد. از این رو امام زین العابدین علیه السلام به فرزندشان توصیه می فرمایند: «فرزندم، از دشمنی با مردم بپرهیز؛ زیرا چنانچه آن کس که با وی به دشمنی پرداخته ای فردی بردبار باشد، از مکر و اندیشه وی در امان نباشی و اگر فردی فرومایه باشد، دچار گرفتاری و مصیبت وی می شوی». ادامه مطلب... ارزش مال
کمک به نیازمندان
امام زین العابدین علیه السلام شب هنگام در سکوت و سیاهی شهر و با انبانی از غذا به در خانه نیازمندان می رفت و بین آنها غذا تقسیم می کرد. در تاریخ آمده است که ایشان غذایی نمی خوردمگر این که مانند آن را به فقرا نیز می داد. ایشان صدقه دادن پنهانی را موجب فروکش کردن خشم خداوند می دانست.
صدقه پنهانی
امام زین العابدین علیه السلام به صدقه دادن پنهانی مشهورند و آن را موجب فروکش کردن خشم خداوند می دانند. زهری می گوید شبی سرد و بارانی علی بن الحسین را دیدم که مقداری آرد با خود حمل می کرد. دراین باره از حضرت پرسیدم. ایشان فرمودند: قصد سفر دارم و این توشه من است. پس از چندی زُهری امام زین العابدین علیه السلام را دید و گفت: فکر می کردم شما در مسافرت باشید. امام علیه السلام فرمود: منظورم از سفر، سفرهای معمولی نبود؛ بلکه سفر آخرت بود. من آن زاد و توشه را برای احسان به دیگران و تهیه ذخیره آخرت می بردم.
گفتار امام زین العابدین علیه السلام درباره واقعه کربل
کاروان اهل بیت به سرپرستی امام زین العابدین علیه السلام پس از واقعه کربلا و اسارت، سرانجام به سوی مدینه حرکت کردند. نزدیک مدینه مردم شهر گریه کنان و ناله زنان به استقبال کاروان آمدند. فضا یکباره غرق شیون و ناله شد. امام زین العابدین علیه السلام با اشاره دست مردم را ساکت کردند. آن گاه لب به سخن گشودند و فرمود: «سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است. مهربان، فرمانروای روز جزا و خالق همه موجودات است. خداوندی که از ادراک عقل ها دور و در عین حال نزدکی، و رازهای نهان نزد او آشکار است. ما در برابر گرفتاری روزگار، دردهای جانسوز، مصیبت های دلخراش و حوادث تلخ و دردناک خدا را سپاس می گوییم. ای مردم، خداوند، که سپاس او می گوییم، ما را به مصیبت های بزرگ و سهمگین و ضربه بزرگی که بر پیکر اسلام وارد شد، آزمایش کرد».
آنان که در قیامت بی درنگ به سوی بهشت رهسپار می شوند ادامه مطلب...
شهادت اسوه تقوا
شهادت اسوه تقوی، شجاعت، کرامت، بزرگواری و تهجد، زینت پرستندگان و سیدساجدان و پیشوای عابدان، امام علی بن الحسین علیه السلام را به دوستداران آن حضرت و همه انسان های تسلیت می گوییم. امیدواریم با تلاش در راه آن حضرت پیروان شایسته ای برای آن امام همام باشیم.
مظهر تقوا و شجاعت
شهادت چهارمین ستاره درخشان آسمان ولایت و امامت، بزرگ مرد میدان صبر و مقاومت و مظهر تقوا و شجاعت، حضرت امام زین العابدین، سیدالساجدین علیه السلام ، بر شیعیان و همه کسانی که در راه اعتلای ارزش های انسانی و الهی، تحمل مشقت می کنند و رنج ها و دردها را برخود هموار می کنند تسلیت می گوییم و از روح بزرگ آن امام عظیم الشان طلب کمک می کنیم.
پیشوایعابدان
شهادت چهارمین برگزیده الهی، سلاله پاک پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، ذرّیه علی علیه السلام و زهرا علیهاالسلام و فرزند سیدالشهدا علیه السلام حضرت امام زین العابدین علیه السلام امام صابران و پیشوای عابدان را به شیعیان واقعی آن حضرت تسلیت می گوییم. و آرزو می کنیم همه ما در دنیا و آخرت جزو پیروان راستین آن بزرگوار به شمار آییم.
نمونه مردانگی و شجاعت ادامه مطلب...
شما تصورش را بکیند اگر بخواهید برای یک کالا در سمع و بصر در رادیو و تلویزیون انجام دهید برای هردقیقه اش باید میلیون ها تومان پرداخت نمایید.
جای تاسف و بسی درد گران است که «لوازم موسیقی شرکت چندملیتی یاماها ی ژاپنی » به رایگان در ایام ماه محرم بصورت فوق العاده در محل مقدسی تبلیغ می شود که برای امام حسین این مراسم برگزار شده است. و صلیب مسیحیت بدون هیچ دغدغه ای در بین عزاداران شیعه ای تبلیغ و با اوزان چند صد کیلویی که بار یک «حمار» است حمل می شود که هیچ گونه تعقلی در پشت سر این گونه رفتار ها نبوده و علی الرغم اینکه روحانیون مجالس کرارا می گویند باز با این حال توسط برخی از افراطیان و بدعت گذاران رواج پیدا کرده . و می کنند و از همین جا باید شرکت یاماها و دنیای مسیحیت مدیون امام حسین باشند .
امروز روز عاشورا بود، ولی چه قدر غریب است هنوز آقا؛ به جای شعارش که «آزادگی» و تن در ندادن به ذلت بود ، عملا با آوردن طبل های 3متری و سرهای فشن و جدیدترین آرایش های زنانه در بین عزاداران پسر زنما کاملا نشان از عدم درک سخنان حسین (ع) هستند. اگر در روز عاشورای 61 حسین را با اشک و تلاوت قرآن شهیدش کردند امروز هم بردیف شدن همان انسان های که اهل کوفه بشمار می آمددند در امتداد زمان با شکل جدید امام زمان خویش را می کشند. مداحی مثل سگ واق واق می کند ازش می پرسم چرا این کار را می کنی می گوید من سگ حسین هستم . می گویم حسین سگ نمی خواهد ، حسین ، انسان دارای عقل و شعور می خواهد که بتواند در مقابل جهالت بیاستد. آقای مداح مکثی می کند ادامه می دهد مداحان زیادی این را می خوانند . بهش می گویم تو نخوان ؛ کوفیان هم انجام دادند چون استدلال می کردند که دیگران دارند می کنند . اگر عربی با اشک و گریه خلخال طلا از پای دختر حسین می کشد / امروز با جهالت تمام نیزه به قلب امام زمان می کنید . این چه رسم و چه آدابی است که موی سر خود را بطور دستجمعی با گل آرایش کنی و برای اینکه به نمازگزاران دهن کجی کنند موقع ظهر عاشورا تعداد 50نفری 10 عدد طبل بزرگ 3 متری را با ترانه های منطبق بر گوگوش و اندی و ساسی مانکن بخونی / یا صاحب الزمان کجا می رویم / این چه عزاداری است که داریم می کنیم / چرا عقل جای خود را به جهلی داده که فکر می کند می داند. پناه می برم از این همه بدعت به خدا
نشود زمزمه خون شهیدان خاموش سوز عرفانی این نغمه ز سازی دگر است
... و رازی شگفت در این «عاشورا» ست، که نه مشمول مرور زمان می شود، نه از جلوه و شور آن کاسته می شود، نه از تب و تاب می افتد و نه الهام بخشی آن کمرنگ می گردد .
بازهم فصل عزای حسینی و محرم از راه می رسد; ایام عشق ورزی به خاندان پیامبر، روزهای همدلی با عترت رسول الله، موسم اشک فشانی در سوگ مظهر عزت و افتخار، عزیز خدا و رسول، سیدالشهداعلیه السلام .
بازهم محرم است، فروردین جان ها و بهار ایمان ها، ماه پاسداری از حرمت انسان و حریم قرآن، ماه بیداری وجدان ها، ماه شکفتن شکوفه های عزت و آزادگی، غیرت و مردانگی، ظلم ستیزی و عدالت خواهی .
محرم که می رسد، جوامع شیعی به عطر عاشورا معطر می شود; دل های عاشقان، بی قرار کربلا می شود، پرچم های سیاه و لباس های مشکی و کتیبه های عاشورایی، نسیم روح بخش حسین بن علی علیهما السلام را در هر کوی و برزن جاری می سازد . نام اباعبدالله علیه السلام و یاد کربلا و عاشورا به یادها می آورد که: «هر روز عاشورا و همه جا کربلاست » . ادامه مطلب...
برادران امام و فرزندان و برادرزادگان او و فرزندان عبدالله بن جعفر (فرزندان حضرت زینب علیهاالسلام) به امام عرض کردند: ما براى چه دست از تو برداریم؟ براى این که پس از تو زنده بمانیم؟! خدا نکند که هرگز چنین روزى را ببینیم.
ابتدا عباس بن على علیهالسلام این سخن را گفت و بعد دیگران از او پیروى کردند و جملاتى همانند، بر زبان راندند.
پس امام علیهالسلام روى به فرزندان عقیل نمود و فرمود: شما را کشته شدن مسلم کافى است، بروید که من شما را اذن دادم.
آنها گفتند: سبحان الله! مردم چه مىگویند؟! مىگویند ما بزرگ و سالار خود و عموزادگان خود که بهترین مردم بودند در دست دشمن رها کردیم و با آنها به طرف دشمن تیرى رها نکردیم و نیزه و شمشیرى علیه دشمن به کار نبردیم!! نه! به خدا سوگند چنین نکنیم، بلکه خود و اموال و اهل خود را فداى تو سازیم و در کنار تو بجنگیم و هر جا که روى کنى با تو باشیم، ننگ باد بر زندگى پس از تو.
سپس مسلم بن عوسجه بپا خاست و گفت: بهانه ما در پیشگاه خدا براى تنها گذاردن تو چیست؟! به خدا سوگند این نیزه را در سینه آنها فرو برم و تا دسته این شمشیر در دست من است بر آنها حمله کنم، و اگر سلاحى نداشته باشم که با آن بجنگم سنگ برداشته و به طرف آنها پرتاب مىکنم، به خدا سوگند که ما تو را رها نکنیم تا خدا بداند که حرمت پیامبر را در غیبت او درباره تو محفوظ داشتیم، به خدا قسم اگر بدانم که کشته مىشوم و بعد زنده مىشوم و سپس مرا مىسوزانند و دیگر بار زنده مىگردم و سپس در زیر پاى ستوران بدنم در هم کوبیده مىشود و تا هفتاد بار این کار را در حق من روا بدارند، هرگز از تو جدا نگردم تا در خدمت تو به استقبال مرگ بشتابم، و چرا چنین نکنم که کشته شدن یک بار است و پس از آن کرامتى است که پایانى ندارد.
پس از او زهیربن قین برخاست و گفت: به خدا سوگند دوست دارم کشته شوم، باز زنده گردم، و سپس کشته شوم، تا هزار مرتبه، تا خدا تو را و اهلبیت تو را از کشته شدن در امان دارد!
و بعد از زهیر گروه دیگرى از اصحاب سخنانى حماسى بر زبان جارى کردند، و امام علیهالسلام در حق آنها دعاى خیر فرمود و به خیمه خود بازگشت.(4) و (5)
سپاه عمر بن سعد رو به سوى خیمهها نموده و اطراف خیام امام حسین علیهالسلام را محاصره کردند با خندقى که به دستور امام علیهالسلام در اطراف خیمهها حفر شده بود و در آن آتش افروخته بودند، برخورد کردند، شمر بن ذى الجوشن (علیه اللعنه) نعره بر آورد که: اى حسین! پیش از فرا رسیدن قیامت و آتش دوزخ، به استقبال آتش رفتهاى؟! ادامه مطلب...
سپیده دم امام علیهالسلام با اصحابش نماز صبح را خوانده و دست مبارکش را به سوى آسمان برداشت و گفت:
"اللهم انت ثقتى فى کل کرب و رجائى فى کل شده، و انت لى فى کل امر نزل بى ثقه وعده، کم من هم یضعف فیه الفواد و تقلّ فیه الحیله و یخذل فیه الصدیق و یشمت فیه العدو نزلته بک و شکوته الیک رغبته منى الیک عمن سواک ففرجته و کشفته فانت ولى کل نعمه و صاحب کل حسنه و منتهى کل رغبه؛ خداوندا! تو پناه منى در مشکلها، و امید منى در سختیها، و ملجأ و یاورم هستى در آنچه که بر من نازل شود؛ پروردگارا! از چه دل زخمهاى رنج آورى که قلب را شکسته و چاره را گسسته و دوست را به ناروائى داشته و نیش دشمن را به همراه، به تو شکایت مىکنم که امید به تو بىنیازى از دل دادن با دیگرى است، پس بگشاى درهاى بسته را و بنماى روزنههاى امید را که تو راست تمام نعمتها و از آن توست همه خوبیها و تویى تنها مقصود آرزوها."
سپس امام علیهالسلام بپا خاست و خطبه خواند و حمد و ثناى الهى نمود و به اصحابش فرمود: خداى عزوجل به شهادت من و شما فرمان داده است، بر شما باد که صبر و شکیبایى را پیشه خود سازید.(25) تعداد یاران امام علیهالسلام
تعداد اصحاب امام علیهالسلام در روز عاشورا سى و دو نفر سواره و چهل نفر پیاده بوده است. و از محمد بن ابى طالب نقل شده که پیادگان هشتاد و دو نفر بودند. و سیدابن طاووس از امام باقر علیهالسلام نقل کرده است که تعداد یاران چهل و پنج نفر سواره و صد نفر پیاده بودند.(26)
امام حسین علیهالسلام زهیر بن قین را در میمنه سپاه خود قرار داد، و حبیب بن مظاهر را بر میسره سپاه گمارد، و پرچم را به دست برادرش عباس علیهالسلام سپرد، و خیمهها را در پشت سر سپاه قرار داد و امر کرد خندقى را که در پشت خیمهها حفر کرده بودند از نى و هیزم انباشته و آنها را آتش زدند که دشمن نتواند از پشت حمله کند.(27) سپاه عمر بن سعد
عمر بن سعد نیز عبدالله بن زهیر ازدى را بر جمعى از سپاهیان که اهل مدینه بودند(28)، امیر کرد، و قیس بن اشعث بن قیس را فرماندهى قبیله ربیعه و کنده داد، و عبدالله بن ابى سبره جعفى را بر سپاهیان مذحجى و اسدى، و حر بن یزید ریاحى را به فرماندهى قبیله تمیم و همدان گمارد (و تمامى این گروهها در صحنه جنگ با امام حسین علیهالسلام حضور داشتند به جز حر بن یزید که توبه کرد و به اردوى امام رفت و به شهادت رسید.)
بعد از این تقسیم مسئولیتها - که ریشه قومى داشت - عمر بن سعد، عمرو بن حجاج زبیدى را بر میمنه لشکر، و شمر بن ذى الجوشن را بر میسره، و عروه بن قیس احمسى را بر سواره نظام، و شبث بن ربعى را بر پیاده نظام خود گمارد، و پرچم را به درید، غلامش سپرد.(29) ادامه مطلب...