1)رعایت تقوای الهی
امام علی ع در خطبه 182 نهج البلاغه می فرمایند :
‹‹ وَ اعْلَمُوا اءَنَّهُ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا مِنَ الْفِتَنِ، وَ نُورا مِنَ الظُّلَمِ ›› یعنی ؛ آگاه باشید آن کس که تقوای الهی پیشه کند و از خدا بترسد خداوند راهی برای رهایی از فتنه ها به روی او می گشاید و با نور هدایت از تاریکی ها می گریزد .
از این بیان امیرالمؤمنین علی ع این نکته دریافت می شود که هرگاه در جامعه ای روحیه تقوا و پرهیزگاری گسترش یابد ، آسیب پذیری آن جامعه در برابر فتنه های احتمالی کاهش خواهد یافت .2)تقویت بصیرت سیاسی
در فتنه ها عامل اصلی شناخت و درک درست داشتن ، بصیرت است . بصیرت چراغی است که همواره روشنگر و نجات بخش انسان از گمراهی هاست و به انسان قدرت می دهد تا با حق محوری راه صواب را از ناصواب تشخیص داده و راه حق را بر گزیند .
در سایه بصیرت است که حق و باطل ، بخوبی آشکار می گردد و انسان از ظواهر اشیاء و حوادث عبور نموده و به درکی فراتر از چهره ظاهری آنها نائل می آید.
حضرت امام علی ع در این باره می فرماید :
‹‹ اءَیُّهَا النَّاسُ، فَاءَنَا فَقَاءْتُ عَیْنَ الْفِتْنَةِ، وَلَمْ یَکُنْ لِیَجْتَرِئَ عَلَیْهَا اءَحَدٌ غَیْرِی [1] ‹‹ لَعَلی بَصیرهٍ مِن نَفسی وَ یقَینٍ مِن رَبّی ›› [2] یعنی ؛ ای مردم ، این تنها من بودم که چشم این فتنه (فتنه خوارج ) را از حدقه بیرون کشیدم و جز من هیچکس را جرات چنین برخوردی نداشت و این نبود مگر به دلیل بصیرت و یقینی که از پروردگار داشتم. [3]
و در جای دیگر فرمودند :
فقد البصر اهون من فقدا لبصیره ›› یعنی ؛ به مراتب تحمل فقدان بصر آسان تر از فقدان بصیرت است . [4]
از این رو تقویت بصیرت افراد جامعه یکی از راه هایی است که در چار چوب مبارزه ریشه ای با فتنه در جامعه حائز اهمیت است .
3)شناخت مراکز فتنه و افشای اهداف آنها
شناسایی طراحان فتنه و افشای اهداف و انگیزه آنان یکی از راهکارهای مقابله با فتنه است . در این راهکار دو هدف نهفته است :
نخست آنکه طراحان فتنه و فتنه انگیزان به مردم معرفی می شوند و دیگر آنکه مردم با پی بردن به اهداف شوم آنان به دام فتنه گرفتار نمی شوند .
امیر مؤمنان علی ع با شناسایی مراکز فتنه انگیزی مانند معاویه و خوارج آنان را به مردم معرفی نمودند و نقاب از چهره فریبکار آنان برداشتند .
امام علی ع در نامه ای به معاویه فرمودند : ‹‹ فَاحْذَرِ الشُّبْهَةَ وَاشْتِمَالَهَا عَلَى لُبْسَتِهَا، فَإِنَّ الْفِتْنَةَ طَالَمَا اءَغْدَفَتْ جَلاَبِیبَهَا، وَ اءَغْشَتِ الْاءَبْصَارَ ظُلْمَتُهَا ›› یعنی ؛ از شبهه و حق پوشی بپرهیز . فتنه ها دیر زمانی است که پرده های سیاه خود را گسترانده و دیده هایی را کور کرده است . [5]
و در نامه 32 فرمودند : ‹‹ ای معاویه گروه بسیاری از مردم را به هلاکت کشاندی و با گمراهی خود فریبشان دادی و در موج سرکش دریای جهالت خود غرقشان کردی تا آنجا که تاریکی ها آنان را فرا گرفت و در امواج انواع شبهات غوطه ور شدند و از راه حق به بیراهه افتادند .
4)ثبات قدم و پرهیز از احساسات به هنگام پیدایش فتنه
هر گاه زمانه به فتنه گرفتار آمد و جلوه های آن پدیدار گشت نباید دچار احساسات ، تزلزل و تردید شد و بدون مطالعه و بررسی همه جانبه وارد معرکه گردید . وقتی فتنه انگیزان تصمیم می گیرند جامعه را دچار سرگردانی و فتنه نمایند به باطل خود لباس حق می پوشانند و با ترفندهای مختلف سیمای حق را مورد هجوم قرار می دهند . لذا در چنین زمانی ممکن است مردم فتنه را نشناخته و چه بسا به استقبال آن روند و از آن حمایت کنند .
حضرت علی ع می فرمایند : ‹‹ وقتی فتنه فرا می رسد مانند جوانی است که در عنفوان جوانی به سر می برد ›› [خطبه 151] کنایه از این که آغاز فتنه همانند دوران جوانی بسیار شاداب ، جذاب و پر نشاط است . اما وقتی آتش فتنه خاموش شد و پرده ها کنار رفت ‹‹ سیمای زشت آن چون آثار باقیمانده بر سنگهای سخت زشت و دیر پاست … طولی نمی کشد که پیرو از رهبر و رهبر از پیرو بیزاری می جوید و با بغض و کینه از هم جدا می شوند و به هنگام ملاقات همدیگر را نفرین می کنند ›› .
از این رو هنگام فتنه می بایست ثابت قدم بود و بر اساس احساسات و حدس و گمان موضعگیری نکرد . به فرموده امیرالمؤمنین علی ع ‹‹ و تثبتوا فی قتام العشوه واعوا جاج الفتنه ››… [خطبه 150] یعنی ؛ و در گرد و غبار پیشامدها که بدرستی نمی توان واقعیت امور را دید و در فتنه های درهم پیچیده ، ثابت قدم و استوار بمانید ›› .
5)تکیه بر اصول و معیارها به جای افراد و شخصیتها
یکی از مهمترین شیوه های مقابله با فتنه در جامعه تکیه مردم بر اصول و معیارهاست . اصول و ارزشها به خودی خود قابل شناخت و آگاهی است و علیرغم پیچیدگی ها و دشواریهای موجود می توان حق و باطل را از طریق خود حق و باطل و معیارهای آن شناخت و آنگاه با تکیه بر معیارهای حق و باطل و محک قرار دادن آن به سراغ شناسایی مصادیق و افراد رفت .
فرمایش علی ع به حارث بن حوط که دو قطبی شدن جامعه برایش سنگین بود قابل تامل و دقت است که فرمودند :
‹‹ یَا حَارِثُ، إِنَّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَ لَمْ تَنْظُرْفَوْقَکَ فَحِرْتَ! إِنَّکَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ فَتَعْرِفَاءهْلَهُ وَ لَمْ تَعْرِفِ الْبَاطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ اءَتَاهُ ›› [7] یعنی ؛ای حارث تو زیر پای خود را دیدی و بالایت را نمی بینی لذا متحیر و سرگردان شدی ، تو حق را نشناختی تا بدانی که اهل حق چه کسانی می باشند ؟ و باطل را نیز نشناختی تا باطل گرایان را بدانی .
6)پرهیز از اختلاف و پراکندگی و فخر و برتری جویی
امیر مؤمنان علی ع در خطبه 5 نهج البلاغه با اشاره به مقابله با امواج فتنه ها از طریق مراجعه به کشتی های نجات که همان اهل بیت ع هستند می فرمایند :
‹‹ … وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِیقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِیجانَ الْمُفَاخَرَةِ ›› یعنی ؛ … از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید و تاج های فخر و برتری جوئی را بر زمین نهید .
از این فرمایش گرانقدر حضرت علی ع این مطلب حاصل می شود که اولاً گسترش تفرقه و اختلاف در جامعه اسلامی زمینه شعله ورتر شدن آتش فتنه را هموار می سازد چرا که فرصت را برای فتنه انگیزی دشمنان و مخالفان نظام اسلامی مهیا نموده و آنها را در مسیر تحقق اهداف شومشان امیدوار می سازد . همچنین صفت رذیله فخر و تکبر و برتری جوئی موجب می شود جامعه نتواند به آرامش لازم دست پیدا کند .
7)رجوع به امام حق و رهبری صالح به هنگام پیدایش فتنه
از مهمترین و مؤثرترین راهکارهای خروج از شرایط فتنه و مقابله با آن رجوع به امام حق و رهبری صالح به هنگام پیدایش فتنه هاست . نقشی که امام و رهبری می تواند در نابودی و اضمحلال فتنه ایفا کند بی بدیل است . رهبر ناخدای کشتی جامعه و امت در دریای متلاطم حوادث و پیش آمدهاست . به هنگام بروز حوادث و فتنه های گوناگون رهبر همانند پرچم و علمی است که چشم امت نظاره گر آن است .
امام علی ع خطاب به امتی که در فتنه ها و شبهات گرفتار آمده اند می فرمایند :
‹‹ فَاءَیْنَ تَذْهَبُونَ ؟ وَ اءَنَّى تُؤْفَکُونَ ؟ وَ الْاءَعْلاَمُ قَائِمَةٌ وَ الْآیَاتُ وَاضِحَةٌ وَ الْمَنَارُ مَنْصُوبَةٌ فَاءَیْنَ یُتَاهُ بِکُمْ وَ کَیْفَ تَعْمَهُونَ وَ بَیْنَکُمْ عِتْرَةُ نَبِیِّکُمْ وَ هُمْ اءَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ اءَعْلاَمُ الدِّینِ وَ اءَلْسِنَةُ الصِّدْقِ ›› [8] یعنی ؛ مردم ! کجا می روید ! رو به کدام طرف می کنید ؟ پرچمهای حق بر پاست و نشانه های آن آشکار است . با این که چراغ هدایت روشنگر راهند باز گمراهانه به کجا می روید ؟ چرا سرگردان هستید ؟ در حالیکه عترت پیامبرتان در میان شماست . آنها زمامداران حق و یقینند و پیشوایان دین و زبانهای راستی و صدق … .
واقعیت این است که ولایت از مهمترین ارکان دین اسلام است و نظام سیاسی اسلام و شیوه حکومتی دین بر پایه ولایت است . ولایت به معنای پذیرفتن رهبری پیشوای الهی و نیز اعتقاد به اینکه امامان معصوم ع پس از پیامبر اسلام از سوی خداوند بر مردم ولایت دارند . ولی خدا حاکم الهی بر مردم است و اطاعت از او به عنوان ‹‹ اولی الامر ›› واجب است . [9]
از آنجا که ولایت فقیه شعبه ای از ولایت نبی اکرم و امام معصوم ع است تمام اختیاراتی که پیامبر و امام در اداره امور جامعه داشتند ولی فقیه نیز از آن برخوردار است و به تعبیر امام راحل ‹‹ این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم ص بیش از حضرت امیر بود و یا اختیارات حکومتی حضرت امیر بیش از فقیه است باطل و غلط است ›› [10]
نکته مهم این که پیامبر و امام معصوم ع در اداره جامعه دارای اوامر و نواهی بودند و مسلمان و پیرو پیامبر و امام ، همانگونه که از اوامر و نواهی الهی تبعیت می کند باید گوش به فرمان پیامبر و امام نیز باشد ‹‹ اطیعو الله و اطعیعوالرسول و اولی الامر منکم ›› [11]
عین مطلب در مسئله ولایت فقیه نیز جاری است . ولی فقیه نیز به جهت جایگاه و ولایتی که به او واگذار شده دارای اوامر و نواهی ویژه ای است و یک مسلمان واقعی همانگونه که خود را در برابر اوامر و نواهی پیامبر و امام معصوم ع ملتزم می داند باید به دستورات ولی فقیه نیز ملتزم باشد [12]
و این موهبتی است که برخی یا اساساً چنین باوری ندارند یا عقیده شان سست و بی بنیان است و یا گاهی در عمل از انجام تکلیف بر خاسته از ولایت پذیری سرباز می زنند . از این رو هر گاه جامعه به فتنه مبتلا شد یکی از مهمترین و مؤثرترین راههای نجات از فضای غبار آلود آمیختگی حق و باطل ، نگاه به رهنمودها و شاخصه های ترسیم شده توسط امام حق و رهبری صالح جامعه است .
پی نوشت
[1] نهج البلاغه نامه 62
[2] نهج البلاغه خطبه 92
[1] نهج البلاغه نامه 62
[4) نور الحکم
[5] نهج البلاغه نامه 65
[6] نهج البلاغه خطبه 150
[7] نهج البلاغه حکمت 262
[8] نهج البلاغه خطبه 87
[9] جواد محدث ، پیامهای عاشورا ، (قم : پژوهشکده تحقیقات اسلامی 1381 ) ص 213
[10] امام خمینی ، ولایت فقیه ص 63
[11] نساء 59
[12] نعمت الله یوسفیان ‹‹ التزام عملی به ولایت فقیه ›› فصلنامه مربیان ش 25 پاییز 86 ج 40