هنوز کوچههای مدینه و سامرا، تو را در ذهن خود مرور میکنند. پرنده خوشنوای معرفتت را آن هنگام که در تنگنای زندان به بند کشیدند، گویا چشمانشان توان دیدن نور هدایتت را نداشت؛ گر چه مرغ خوشخوان علم و حکمتت، عباسیان را نیز محتاج محضرت کرده بود.
امروز با تمام توان گریه می کنیم همراه با امام زمان گریه می کنیم
در پشت دسته های عزا سوی سامرا در لابلای سینه زنان گریه می کنیم
در غصه اسارت مردی که سالها از او نبوده نام و نشان گریه می کنیم
امام حسن عسکری علیه السلام: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست ، بلکه عبادت با اندیشه در قدرت بى منتهاى خداوند در امور مختلف مى باشد پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش پسری اشک فشان است به حال پدرش حسن العسکری از زهر جفا می سوزد حجةابن الحسن از غم شده گریان به برش
. (مستدرک الوسائل،11/183)
از خوبی تو همان بس که خورشید مهدی (عج) از افق دامان تو سر زد.
امروز در سوگ پر کشیدن تو، آسمان با سینهای سوخته و گریبانی چاکچاک، سر به تسلیت موعود زمان (عج) خم کرده است.
پسرم مهدی موعود کجاست تا ببیند که چه آمد به سرم یاد تنهایی مهدی هر دم می رود خون ز دو چشمان ترم
امام حسن عسکری علیه السلام: هرکس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه کند، او را زینت بخشیده؛ و چنانچه علنى باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است . (تحف العقول، ص 489) غربت شهر سامرا، غصه ی هر شب منه عکس خرابی حرم، آتیش به جونم میزنه گرد و غبار حرمت، سرمه چشم نوکرات خیلی غریبی آقاجون، بگو چی شد کبوترات؟
زمان میگذرد و تاریخ برای نگارشِ تصاویر تبدار، یک بار دیگر میآید و دستهای توطئه و تخریب را بر بام سامرای ستم دیده مینگرد. آری! آنان هرچه خراب کنند، بنای توانمند تشیع، همچون حقانیّت گفتههای تاریخ، سر جای خودش هست.
امروز دیگر سامرا مثل یتیمی امروز دیگر سامرا آقا نداری در آسمان آفتابی نگاهت آن گنبدی که داشتی حالا نداری *** دیروز از بال و پر پروانه تو دیدیم زیر خاک ها خاکسترش را عیبی ندارد مرقدت گنبد ندارد جبریل می سازد برایت بهترش را امام حسن عسکری علیه السلام:
هرکس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعایت کند و مشکلات و نیازمندى هاى آن ها را برطرف نماید، در پیشگاه خداوند داراى عظمت و موقعیّتى خاصّى خواهد بود. (احتجاج طبرسى، 2/517)
داغت به قلب شیعه شراری عظیم شد
خون بر دلت ز کینة اهل جحیم شد
روح تو در بهشت الهی مقیم شد
با رفتن تو حضرت مهدی یتیم شد
بعد من مهدی من بی کس و تنها ماند به غریبی یگانه پسرم گریه کنید گریه ی منتظران مرحم زخم دل اوست بر ظهور خَلَف منتظرم گریه کنید
امروز، فانوس اشکهایمان را تا ظهور زاده تو روشن میکنیم تا به شمشیر عدالتش، روزی بغض 1400 ساله را بگشاید.
یا بن الحسن از این همه بیداد، الامان عجّل علی ظهورک یا صاحبالزمان