بررسی مهاجرت خانواده های ایرانی به غرب مشکلات خانواده های ایرانی در آمریکا چیست؟ مهاجرت ایرانیان به کشورهای خارجی به ویژه غربی، از موضوعاتی است که همواره موافقان و مخالفانی داشته است که طبیعتا آشنایی با فضای فکری و فرهنگی غرب و آگاهی یافتن از تجربه های تلخ شیرین و در این زمینه، می تواند راهگشا باشد. به گزارش سرویس بین الملل مرکز خبر حوزه، حجت الاسلام والمسلمین بحرینی امام جمعه و مدیر مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن طی گفتگویی این موضوع مهم را تشریح کرد که تقدیم خوانندگان ارجمند می شود: * قبل از ورود به بحث پیرامون مهاجرت ایرانیان، بفرمایید اصولا نگاه اسلام درباره مهاجرت چگونه است؟در قرآن و سنت، مهاجرت اهمیت خاصی دارد و در شرایطی، اسلام مهاجرت را از امور ممدوحه و واجبه می داند که انسانی برای نجات ایمان و حفظ دین و تمکن از انجام وظایف الهی و کسب علم و دانش انجام دهد و در صورتی مذموم است که هجرت برای نافرمانی خدا و تقابل با دینداری باشد که به عنوان مثال در سور? نساء به این موضوع اشاره شده از جمله آنجا که می فرماید: "آن کس که در راه خدا مهاجرت کند در روی زمین برخورداری های بسیار و گشایش ها خواهد یافت و هر کس که از خانه خویش بیرون آید تا به سوی خدا و رسولش مهاجرت کند و آنگاه مرگ او را دریابد ، مزدش بر عهده خداست ،و خدا آمرزنده و مهربان است."
مهاجرت منع شرعی ندارد و بعضا واجب می شود
* با توجه به آنچه اشاره کردید، آیا می توان برداشت کرد که نگاه علمای اسلام به مهاجرت مثبت است؟
رویکرد به مهاجرت در نگاه اول مثبت و به عنوان ارزش محسوب شود و فقهای عظیم الشان شیعه هم مهاجرت را فی نفسه منفی نمی دانند و معتقدند از نظر شرعی اشکالی ندارد و حتی در بعضی موارد، یکی از انواع وجوب را هم پیدا می کند مثل کسب معارف دینی که در آیه 22 سوره توبه به آن اشاره شده. یا مهاجرت برای حفظ دینداری یا مهاجرت برای کسب علم که همه ما حدیث مشهور پیامبر اکرم (ص) را شنیده ایم که فرمودند « اُطلُبوا العِلم وَ لَو بِالصّین ». البته ظاهرا علت اینکه نام چین برده شدهU ممکن است این باشد که در آن روز از چین به عنوان دورترین نقاط جهان که مردم آن روز می توانستند به آنجاها بروند نام برده می شده و یا ممکن است علت آن باشد که در آن زمان چین به عنوان یک مهد علمی و صنعتی معروف بوده است.
البته در اسلام علاوه بر هجرت اصطلاحى، هجرت دیگرى هم داریم که مربوط به قلب و دل است و آن، مهاجرت از گناه به طاعت است، یعنى انسان تصمیم بگیرد، که از فرمان خدا سرپیچى نکند.
* اشاره کردید که در نگاه اول مثبت است. برای دنیای بهتر و زندگی بهتر از نظر الهی فضیلت محسوب می شود یا خیر؟
سنجش عمل در پیشگاه الهی به نیت انسان سنجیده می شود، خداوند یقینا" دوست دارد که انسان به زندگی خویش توسعه دهد. اما آیا انسان برای دوست داشتن خدا به زندگی خویش توسعه می دهد یا برای دوست داشتن خویش. اگر برای خدا اینکار را انجام دهد حتماً در پیشگاه الهی دارای فضیلت است، اما اگر صرفاً نفسانی است اجرش را هم باید از نفس خویش بگیرد.
مهاجرت براى تأمین امور زندگى و یا دیگر اهداف مادى، با حذف رضایت و دوست داشتن خداوند مهاجرت جسمانى است و اگر انسان در این راه به مقصودى دست یابد، به کمال مادى دست یافته است. در صورتى که مهاجرت مورد نظر قرآن، انتقال جسم و روح عبودیت با هم است. به این معنى که جسم، مکان و جایگاه خود را عوض مى کند، و روح توجه اش به توحید، و نگاهش به رضایت الهی و اطاعت الهی است و انتخاب مکان جدید برای اطاعت بیشتر خداوند و دوری از حرام الهی است. و بیان زیبای حضرت ختمی مرتبت (ص) که می فرمایند: «المهاجر من هجر ما حرم اللّه علیه» یعنی «مهاجر کسى است که از حرام و گناه هجرت کند و دورى گزیند» اشاره به همین مطلب دارد.
دلایل ایرانیان برای مهاجرت
* دلایل مهاجرت ایرانیان در فضای امروزی چیست؟
آنها به دلایل متعددی اقدام به مهاجرت می کنند، اما این نکته یک حقیقت است که فضای ایران در امر مهاجرت فضای وهم آلودی است. افراد برای آیند? بهتر و زندگی زیباتر و برخورداری از شرایط برتر و بالاتر راه مهاجرت را برمی گزینند. اما متاسفانه اکثریت مهاجرین، مطالعه و بررسی دقیق و عقلانی نسبت به مشکلات و چالش های کمرشکن زندگی پس از مهاجرت ندارند و فقط با نگاه احساسی و کوتاه مدت اقدام به مهاجرت می کنند. برخی از مهاجرین تاب تحمل مشکلاتی را که حتی فکر آنها را قبل از مهاجرت نمی کردند ندارند و لذا زندگی شان دستخوش صدمات جبران ناپذیری می شود که البته معمولا"این نوع مهاجرت ها خسارات دنیوی متعددی را به جا می گذارد. مهاجرین بعد از برگشت به کشور می بینید بسیاری از افراد در این توهماند که اگر اقدام به مهاجرت کنند در آزادی بی حد وحصر در ابعاد متعدد زندگی که اندازه ای برایش متصور نیست و یا در زیباترین و بهترین شرایط زندگی قرار می گیرند! آنها پس از سختی های بسیار و گاه بریدن تمام ریشه ها از کشورشان جدا شده و در صورت تحقق مهاجرت تازه متوجه می شوند که در دنیای وهم خود، مدینه فاضله ای را برای خود ترسیم کرده بودند که در حقیقت اینگونه نیست.
افرادی که با ذوق و شوق آمدند اما ...
* آیا با افرادی هم در این زمینه برخورد داشته اید؟
بله، در این سالها، بسیاری از افراد را دیده ام که برای اقامت با چه ذوق و شوقی به مهاجرت پرداخته اند، اما بعد از آمدن، به تعبیر معروف «توی ذوقشان » خورده است و آنچه که تصور و بافته ذهنی شان بوده با چهار چوب واقعیت زندگی در در کشور مقصد فرق داشته است.
بسیاری از افرادی که سختی های مهاجرت را درک کرده اند و راه مهاجرت را طی کرده اند معتقدند افراد به دلیل عدم دانستن مشقات مهاجرت در حال و هوای دیگری نسبت به مهاجرین به سر می برند. اگر کسی برای تحصیل به مهاجرت اقدام می کند، حتما خود را برای شرایط زندگی سخت مهاجرت آماده کرده است، یا اگر کسی شرایط بسیار بد اقتصادی دارد، توان تحمل در زندگی با مشقت های متفاوت مهاجرت را دارد، اما بقیه افراد معلوم نیست از پس سختی های مهاجرت به راحتی برآیند. مثلا کسی که برای خودش کار خوب یا درآمد بالایی داشته اگر اقدام به مهاجرت کند بعد از مهاجرت تازه برایش معلوم می شود که بدون مطالعه و تحقیق اقدام به این امر نموده و از نظر مادی وآرامش، خسارات جبران ناپذیری به زندگی او وارد شده است.
انگیزه های وهم آلود در مهاجرت ایرانیان به غرب
* افرادی که دارای موقعیت خوب اجتماعی در کشور هستند، بعد از مهاجرت چه شرایطی داشته اند؟
بعضی از افرادی که روزگاری در کشور خود به عنوان هنرمند و فرهیخته شناخته می شدند در پرتو مهاجرت، تنزل قابل توجه ای پیدا کرده اند و نه تنها پل های پشت سر خود را خراب کرده اند، بلکه می بینند همکاران آنها تندیس شان در دوران پیری در ایران رونمایی می شود و آنها آن جایگاه در خور شأن خویش را در کشور مهاجر ندارند و ارتقایی در این سالها برای آنها ایجاد نشده است. یا در تلویزیون می بینند که دوستانشان در سمینارهای بسیار مهم در حال جایزه دادن یا جایزه گرفتن هستند.
بنده به جهت انجام امور مذهبی، آشنایی زیادی با خانواده های مهاجران داشته ام و افراد متعددی را دیده ام که به دلائل گوناگون از مهاجرت خود ناراضی اند. افراد زیادی به دلیل سود های بانکی و مالیات جز بدهی های سنگین چیزی برای خود ندارند. بسیاری از آنها می گویند وقتی خود را با دوستان خویش در ایران مقایسه می کنند خودشان را از نظر مالی عقب تر از آنها می انگارند و احساس می کنند که در نتیجه مهاجرت ضرر کرده اند.
حتی انگیزه هایی که در امر مهاجرت داشته اند، انگیزه های وهم آلودی است. البته نمی خواهم منکر این شوم که افرادی هم در زمینه علمی و هم از نظرمادی توفیقاتی بسیار خوبی داشته اند. افرادی را می شناسم که نام جهانی هم پیدا کرده اند اما این نام و نشان ها آنها را بدلیل دوری از وطن اقناع نمی کند، اما اکثر مهاجرین سختی های زیادی را در مهاجرت خویش متحمل شده اند.