با تصویب ستاد کل نیروهای مسلح «شهید سال حوزه» معرفی شد+تصاویر با پیشنهاد معاونت امور طلاب و دانشآموختگان حوزههای علمیه و تصویب ستاد کل نیروهای مسلح شهید حجتالاسلام ردانیپور به عنوان «شهید سال حوزه« معرفی شد.حضرت امام خمینی (ره) در تجلیل از مقام شامخ شهدای روحانی فرمودهاند؛ «... در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده اند که بر تارک جبینشان خون و شهادت نقش بسته است. کدام انقلاب مردمی اسلامی را سراغ داریم که در آن، حوزه و روحانیت پیشکسوتان شهادت نبودهاند و بالای دار نرفتهاند و اجساد مطهرشان بر سنگفرشهای حوادث خونین، به شهادت نایستاده است».در راستای ارج نهادن به مقام شامخ شهدا و عطرآگین نمودن فضای حوزههای علمیه به یاد و خاطره شهدا، به ویژه شهدای روحانی، براساس پیشنهاد معاونت امور طلاب حوزههای علمیه و تصویب ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، شهید حجتالاسلام و المسلمین مصطفی ردانیپور به عنوان «شهید سال حوزه» معرفی شد.
*شهید ردانیپور که بود
شهید ردانیپور از جمله تربیت یافتگان مکتب امام صادق(ع) و سربازان شجاع امام عصر(عج) است که با فراگیری علوم دینی، خود را وقف خدمت به دین و مکتب اهلبیت(ع) کرد و با حضور شجاعانه در جبهههای نبرد حق علیه باطل و در کسوت روحانیت با طی کردن سطوح فرماندهی رزمی تا سطح فرمانده لشگر و قرارگاه، لحظهای در دفاع از اسلام و قرآن درنگ نکرد و عاقبت در 15 مرداد سال 1362 در عملیات والفجر 2 منطقه حاج عمران، روح با عظمتش به معراج پرکشید و از آن زمان تاکنون در زمره شهدای «مفقود الجسد» است.این شهید والامقام در وصیتنامه خود یادآور شده است که «عمامه من، کفن من است»
*زندگینامه شهید ردانیپور در یک نگاه
شهید ردانی پور در سال 1337 ه..ش در اصفهان متولد شد. پدرش از راهکارگری و مادرش از طریق قالیبافی مخارج آبرومندانه زندگی میکردند و از عشق و محبت سرشاری نسبت به ائمهاطهار (ع) و حضرت زهرا س برخوردار بودند، تا آنجا که با همان درآمد ناچیز، جلسات روضهخوانی ماهانه در منزلشان برگزار میشد.
او که از بیت صالحی برخاسته بود تحصیل درس هنرستان را به دلیل جو طاغوتی و فاسد آن زمان تحمل نکرد و با مشورت یکی از علما به تحصیل علوم دینی پرداخت .
شهید ردانی پور سال اول طلبگی را در حوزه علمیه اصفهان سپری کرد. پس از آن برای ادامه تحصیل، راهی حوزه علمیه قم شد و در مدرسه حقانی سکنی گزید. مدرسه حقانی در آن زمان بنا به فرموده شهید بهشتی (ره) پذیرای طلابی بود که از جهت اخلاقی، ایمانی و تلاش علمی نمونه بودند. او نیز که از تدین، اخلاق حسنه، بینش و همت والایی برخوردار بود، به عنوان طلبه این مدرسه پذیرفته شد.
این شهید بزرگوارحدود شش سال مشغول کسب علوم دینی بود کهبا نضج گرفتن انقلاب اسلامی، با تمام وجود در جهت ارشاد و هدایت مردم وارد عمل شد و با استفاده از فرصتها برای تبلیغ به مناطق محروم کهکیلویه و بویراحمد و یاسوج سفر کرد و درسازماندهی و هدایت حرکت خروشان مردم مسلمان آن خطه تلاش فراوانی از خود نشان داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه، شهید ردانی پور با عضویت در شورای فرماندهی سپاه یاسوج، فعالیت های خود را آغاز کرد. او با بهرهگیری از ارتباط با حوزه علمیه قم در جهت ارائه خدمات فرهنگی به آن منطقه محروم حداکثر تلاش خود را به کار بست و در مدت مسئولیت یک سالهاش در سمت فرماندهی سپاه یاسوج، اقدامات مؤثری را به انجام داد و با درک شرایط حساس انقلاب اسلامی دو سال از حوزه و درس جدا شده بود با واگذاری مسئولیت به یکی از برادران سپاه، مجددا به حوزه بازگشت تا بر بنیه علمی خود بیفزاید .
هنوز چند ماهی از بازگشت او به قم نگذشته بود که حرکت های ضد انقلاب در کردستان و بعضی از مناطق کشور شروع شد. او که از آگاهی و شناخت بالایی برخوردار بود و نمیتوانست زمزمههای شوم تجزیه طلبی مزدوران استکبار جهانی و جنایات آنان را تحمل نماید، با وجود این که در دروس حوزوی به پیشرفت های چشمگیری نایل آمده بود، به منظور مقابله با جریانات منحرف و آگاهی بخشی به مردم و بازگرداندن امنیت و ثبات به کردستان، به سوی این خطه شتافت و یک سال به همراه نیروهای جان برکف برای سرکوبی اشرار و نابودی ضد انقلاب تلاش و فعالیت کرد.
در جلسهای که به اتفاق نماینده حضرت امام (قدس سره) و امام جمعه اصفهان، خدمت حضرت امام (ره)مشرف شده بود، از حضرت امام (ره) در مورد رفتن به کردستان کسب تکلیف کردند. امام(ره) به او فرمودند "شما باید به کردستان بروید و کار کنید" .
با شروع جنگ تحمیلی، شهید ردانی پور به همراه عدهای از همرزمان خود از کردستان وارد جنوب شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان (سپاه منطقه 2) که در نزدیکی آبادان (جبهه دارخوین) مستقر بودند، شروع به فعالیت کرد. او مدت ها با رزمندگان اسلام در خطی که به "خط شیر" معروف بود، علیه دشمن بعثی به مبارزه پرداخت و از مهمترین علل شش ماه مقاومت مستمر نیروها در این خط، وجود این روحانی عزیز بود که به رزمندگان روحیه میداد.
این شهید عزیز با تجربهای که از جبهههای کردستان داشت، سلاح بر دوش به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان میپرداخت و با برگزاری جلسات دعا و مجالس وعظ و ارشاد ، نقش مؤثری در افزایش سطح آگاهی و رشد معنوی رزمندگان ایفا مینمود.
او در عملیات محرم والفجر 1 و والفجر 2 شرکت داشت و تا لحظه شهادت هرگز جبهه را ترک نکرد و فرمان امام عظیم الشأن (قدس سره) را در هر حال بر هر چیزی مقدم میدانست و در کمتر از 3سال، سطوح فرماندهی رزمی را تا سطح فرمانده لشکر و قرارگاه طی کرد.
ویژگی های اخلاقی
شهید ردانی پور مسلح به سلاح تقوی بود ودر توصیه دیگران به تقوی و خصایل والای اسلامی تلاش زیادی داشت .
خصوصاً به کسانی که مسئولیت داشتند همواره یادآوری میکرد کسانی که با خون شهدا و ایثار و استقامت و تلاش سربازان گمنام، عنوانی پیدا کردهاند، مواظب خود باشند، اخلاق اسلامی را رعایت کنند و بدانند که "هر که بامش بیش، برفش بیشتر" .
شهید ردانی پور با یاد امام زمان(عج)، انس و الفتی خاص داشت و در مناجاتها و دعاها، سوزو گدازش به خوبی مشهود بود، لذا همواره سفارش میکرد "آقا امام زمان (عج) را فراموش نکنید و دست از دامن امام(ره) و روحانیت نکشید" .از خصوصیات بارز این شهید والامقام، توجه به دعا و مناجات با خدا بود و در وصیتنامهاش نیز سفارش کرد به هنگام دفنم، زیارت عاشورا و روضه حضرت زهرا (س) بخوانید .
این شهید بزرگوار هرگز چشم به مقام و موقعیت و مال و منال دنیا ندوخت و برای احیای آیین پاک خداوندی و یاری و دستگیری مظلومان، سختیها را به جان خرید و در این راه از جان عزیزش گذشت .
شهید ردانی پور همواره نزدیکان خود را در بعد تربیتی افراد خانواده مورد سفاش قرار میداد و در وصیتنامه خود برای تربیت فرزندانش تأکید کرده است "همواره آنها را علی گونه و زهرا گونه تربیت نمایید تا سعادت دنیا و آخرت را به همراه داشته باشند" .
نحوه شهادت
صدق و تلاش این روحانی عارف و فرمانده شجاع در عملیات والفجر 2 به نقطه اوج رسید و عاشقانه ردای شهادت پوشید و به وصال محبوب نایل شد. بدین سان بر پرونده افتخار آفرین دنیوی یکی دیگر از سربازان سلحشور سپاه امام زمان (عج) با شکوهی هر چه تمامتر مهر تأیید نهاده شد و جسم پاکش در15 مرداد 1362 عملیات والفجر 2 منطقه حاج عمران مظلومانه بر زمین ماند و روح با عظمتش به معراج پرکشید ! گر چه تا این تاریخ نیز ایشان در زمره شهدای "مفقودالجسد" است.
این جمله از اولین وصیتنامهاش برای شاگردان ورهروانش به یادگار مانده است" عمامه من کفن من است".
درود خداوند بر او باد که حنظلهوار زیست و حنظله وار به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
روحش شاد و یادش گرامی