خدا او را در همان شبى که وصى موسى جان سپرد و عیسى بن مریم به آسمان عروج کرد قبض روح فرمود.
اى مردم ، هر کس مرا مى شناسد که شناخته است ، و اگر نمى شناسد اینکه بداند:........ من ، حسن ، فرزند محمدم ،....... منم فرزند پیامبرى که بشارت دهنده به رحمت ، و ترسانده از عذاب الهى بود، و مردم را (به اذن خدا) بسوى خدا دعوت مى کرد، منم فرزند چراغ نور افشان ، منم فرزند آنکسى که رحمت (خدا) در دو جهان است . منم از خاندانى که خدا پلیدها را از آنان دور گردانیده و منزه و پاکشان کرده است ، منم از آن خانواده اى که خداى تبارک و تعالى مودت و ولایت آنان را بر همگان واجب فرموده است .
و درشان ما اهل بیت است که خدا بر پیامبرش این آیه را نازل فرموده است :
((قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فى القربى ))
این روایت را ((حاکم زرندى )) نقل کرده است و چنین ادامه مى دهد که حضرت حسن سلام الله علیه فرمود:
((انا من اهل البیت الذین کان جبرئیل علیه السلام ینزل فینا و یصعد من عندنا و انا من اهل البیت الذین افترض الله تعالى على کل مسلم و انزل الله فیهم : قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فى القربى ))
((من از خاندانى هستم که جبرئیل بر ما نازل مى شد و سپس از نزد ما بر آسمان صعود مى کرد، من از خانواده اى هستم که خداى تعالى مودت آنان را بر همه مسلمانان واجب کرده است (یعنى هر کس ادعاى مسلمانى کند، باید داراى مودت اهل بیت پیامبر باشد و فردى از افراد مسلمین در این مورد استثناء نشده است ) و درشان آنهاست که خدا مى فرماید: بگو اى پیامبر، من براى انجام رسالتم مزدى از شما نمى خواهم ، بجز مودت خویشان نزدیکم ))
ما همان خاندانیم که آیه مذکور و آیه ((و من یفترف حسنه نزد له فیها حسنا)) درشان ما نازل شده است ، و کسب حسنه عبارت است از بدست آوردن مودت ما اهل بیت .
این روایت را ((حافظ بزاز)) - ((حافظ طبرانى )) در ((معجم )) - ((ابوالفرج )) در ((مقاتل الطالبین )) - ((ابن ابى الحدید)) در شرح ((نهج )) - ((هیثمى )) در ((مجمع )) - ((ابن الصباغ )) در ((فصول )) - ((حافظ گنجى )) در ((کفایة )) - ((حافظ نسائى )) از ((هبیره )) - ((ابن حجر)) در ((صواعق )) - ((صفورى )) در ((نزهت المجالس )) - و ((حضرمى )) در ((رشفتة الهادى )) آنرا ذکر کرده اند. حضر على بن الحسین (ع ) در سفرش به دمشق به آیه مودت استدلال کرد و خطاب به یکى از روایان چنین فرمود:
اقرات القرآن ؟ فقال : نعم . قال : فقرات آل حم ؟ قال : قرات القرآن و لم اقرا آل حم . قال : ما قرات : قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فى القربى . قال : و انکم لانتم هم ؟! قال : نعم .
((آیا قرآن خوانده اى ؟ عرض کرد: بلى . حضرت فرمود: آل حم را خوانده اى ؟ عرض کرد: چگونه مى شود قرآن را قرائت کرده باشم و آل حم را نخوانده باشم . حضرت فرمود: آیا آیه ((بگو (اى پیامبر) من براى رسالتم پاداشى از شما نمى خواهم مگر مودت نسبت به خویشان نزدیکم )) را نخوانده اى ؟ عرض کرد راستى شما همان خانواده هستید؟ حضرت در جواب فرمود: بلى .
این روایت را ((ثعلبى )) در تفسیرش - ((ابوحیان )) در تفسیرش - ((سیوطى )) در ((درالمنثور)) - ((ابن حجر)) در ((صواعق )) - و ((رزقانى )) در ((شرح مواهب )) ذکر کرده اند.
((طبرى )) در تفسیرش مى نویسد ((سیعد بن جبیر))، و ((عمروبن شعیب ))، در موضوع اینکه خویشان نزدیک پیامبر(ص ) چه کسانى هستند، از ((زمخشرى )) چنین نقل مى کنند:
((آل محمد، هم الذین یعود امرههم الیه فکل من کان امرهم الیه اشد و اکمل کانوا هم الآل ، ولا شک آن فاطمد و علیا والحسن والحسین ، کان التعلق بهم و بین رسول الله اشد التعلقات و هذا کالمعلول بالنقل المتواتر وجب آن یکونوا هم الآل ))
خلاصه کلام اینکه : مسلما على (ع )، فاطمه (ع ) و حسنین (ع )، آل پیغمبرند و قطعا حب فاطمه (ع ) ضمیمه اجر نبوت و نشان دهند ولایت اوست .