خیلی از روانشناسان باقاطعیت تمام به وجود«خدا» اعتراف می کنند و آن را خالق انسان و همه موجودات می دانند،درخواست های خودشان را بوسیله دعا و تضرع از خالق موجودات می خواهند و بهترین راه رسیدن به آرامش را رسیدن به اومی دانند.
عده ای هم ،بدون در نظر گرفتن مخلوق بودن خود به نیروی های ماورای نیروی های طبیعی و زمینی اعتقاددارند و همه چیز را به اراده همان امرکه قدرت الهی باشد می دانند اما «الهی» که این ها معرفی می کنند، نوعی «انرژی درونی » معرفی می کنند، که همواره بصورت انرژی از درون انسان تراوش وکالبد انسان را برای ایجاد خالقیت ترسیم می کند.
برخی علل روانشناختی این نوع دیدگاه را می توان در موضوعات زیر موردبررسی قرار داد؛شرطی شدن آدمی دربرابر امور تصادفی ، نقش آرامش آفرینی خرافات درشرایط اضطراب و بحران روحی
وین دایر روانشناس امریکایی است که باتوجه به تحولات روحی روانی که در خود احساس می کنددوست دارد با کتاب هایش به دیگران انتقال دهد، درنوشته های دایر نام خدا وجود دارد ولی این خدا درکجا ایفای نقش می کند خبری نیست کلمات زیبای دایر که با محوریت «عرفان»و«معرفت به خدا»بیان می شود:مجموعه عالم هستی تحت قدرت واحدی عظیم به نام«خداوند» اداره می شود{1}او معتقداست؛هیچ کلمه و واژهای نمیتواند خدا را آنگونه که هست توصیف نماید.{2} همه انسانها از خدایند و به او بازگشت خواهند نمود{3) همین تعبیر در دین مبین اسلام به بهترین نحو بیان شده است قرآن می فرماید:؛ «انا لله و انا الیه راجعون»تا {4}اینجا رویکرد «وین دایر»با اسلام شبیه هم شدند، ولی در کتاب «نیروی قصد»تغییربنیادی در اساس تفکراتش وجود دارد و آن را زاییده نیروی درونی بنام «خود»یا«قصد»می داند وی می گوید:فعال کردن قصد یعنی اتصال دوباره به منشا و تبدیل شدن به یک ساحر امروزی{5}،ساحرشدن یعنی کسب سطحی از آگاهی که در آن چیز های غیرقابل تصورقابل استفاده می شود{6} وین دایرنه تنها اعتقادش به خدای خالق جهان استوار نیست بلکه اندیشه دایر آمیخته ای هزاران نوع ،مکتب و عرفانی است که درجهان بصورت صحیح و یا غیر صحیح شکل گرفته است .مرور آثار دایر این حقیقت را روشن می کند که اوبرای انسان های مضطرب می تواند بعنوان یک داروی مسکن کوتاه مدت عمل کند ولی برای همیشه تفکراتش پایدار نخواهد ماند چرا اندیشه های دایر معجون گونه است .
در یک جا از خدای صحبت می کند که دنیا و ما فیها را خلق کرده و جز او نمی تواند این جهان را اداره کند{7}درجایی دیگر به صراحت از این حقیقت عبورکرده به نیروی درونی انسان و قدرتی می داند که دراختیار اواست واگذار می کند.
راه کارهای دین مبین اسلام برای کاستن استرس و اضطراب نه تنها راهنمایی به سوی سحر و ساحری نیست بلکه آن را نوعی گناه معرفی می کند و ساحران را وعده عذاب داده است ؛وقتی انسان، به درجه بالاتری از رشد و کمال برسد، وجدانش بیدار می شود و سستی اراده و پیروی از هواها و شهوات نفس و لذتهای دنیا را که موجب لغزش و گناهش هستند، محکوم می کند و ضمن احساس گناه، نفس خود را به سبب افراط در گناه، سرزنش می کند و با طلب بخشش و توبه به سوی خدا روی می آورد، در این حالت، او تحت تأثیر نفس "لوامه" قرار دارد.
" قسم به روز بزرگ (قیامت) و قسم به نفس پر حسرت و ملامت (یعنی نفس انسان که در قیامت، خود را بر تقصیر و گناه بسیار ملامت می کند){8}.".
اگر انسان، در توبه و تقرب به خداوند متعال، از طریق انجام عملی صالح و دوری از موجبات خشم خدا، اخلاص داشته باشد و به طور کامل بر هوای نفس و خواسته های جسمانی خود حاکم باشد، نوعی تعادل همه جانبه میان خواسته های جسمانی و روحانی خویش به وجود آورده است. در این صورت می توان گفت: فرد به بالاترین مرحله رشد و تکامل بشری نایل آمده است. یعنی مرحله ای که نفس انسان در آرامش و اطمینان به سر می برد، آنگاه صفت "مطمئنه" کاملاً بر آنها منطبق خواهد شد.
" آن هنگام، به اهل ایمان خطاب لطف رسد که ای نفس قدس مطمئن و دل آرام (به یاد خدا)، امروز به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود (به نعمتهای ابدی او) و او راضی (از اعمال نیک) تو است. باز آی و در صف بندگان خاص من در آی و در بهشت من داخل شو{9}."
نتیجه گیری؛
وین دایربرخلاف گفته هایش خدای واحد را خالق هستی نمی داند،بلکه این انسان است که با درک «خود»درونی می تواند مسائل پیرامون خود را ایجاد کند،وی گفتارخود را معجونی از عرفان های ادیان تنظیم می کندکه در مواردزیادی دچارمغلطه و تشتت کلامی می شود ،دریک جا سخن از خداوند است درجای دیگر سخنش را با سحر و ساحری و کمک گرفتن از نیروی ساحران معرفی می کند .
دین مبین اسلام،خالق کل جهان را «خدای واحد»معرفی می کند،ودرقرآن اموری رابعنوان وسیله آرامش انسانها معرفی می کندازجمله؛یادخدا،امدادغیبی ،آثارواشیای مقدس،تشویق اولیای الهی،همسر و شب ،هریک ازموارد مایه ارامش و سکینه انسانها هستند.
منابع و ماخد
1- ندای درونی ص 243
2- ندای درونی، ص 241
3- ندای درونی، ص 247
4-سوره مبارکه بقره آیه 156
5- نیروی قصد ص15
6- نیروی قصد ص16
7- ندای درونی، ص 247
8- قرآن کریم (قیامت، آیات 2،1)
9-قرآن کریم (فجر، آیات 30،27