خدا کند که بهار رسیدنش برسد
وقتی در کورسوی شب دیجور تنهایی، شهاب ثاقب انتظار یار غایب از نظر می درخشد و نور امید و عطر وصال می پراکند، می توان با یاران همدل و دوستان همراه، سرود شوق و نوای شور و شرح شعور سر داد و راهی جمکران دلها شد. آری؛ دوباره غروب پنجشنبه و طلوع جمعه، دوباره نام یار و تداعیِ وعده دیدار؛ دوباره عشق؛ دوباره نور؛ دوباره سرور عبور از جاده سرد شب و رسیدن به پگاه روشنان انتظار یار... این حکایت هر هفته ماست در این روزگار... حکایت ما و جای خالی او که در تردید و تردد این دورانِ آخرین، نه جانی برای عاشق شیدای دیدار باقی گذارده و نه توانی برای خیل منتظران یار... اما وقتی در غیبت خورشید و ابراندودی آسمان جهان، در آخرالزمان، می توان دل را به شوق انتظار صفا داد و جان را جلای امید آمدنش صلا؛ چرا باید دست غم روی دست رخوت نهاد و پای از راه و دل از کار برکشید و کنج عزلت و غربت و نخوت و رخوت برگزید و زیر کپر حسرت، نوای عسرت سر داد؟ وقتی می توان با امید و شوق، شیدایی انتظار آمدن آفتاب را حتی در امتداد این شب زمستانی دیجور، پی گرفت و دل به قرار بیقرای ها، مهدی صاحب الزمان سپرد، چرا باید در بیابان سردی و سرمای سوزان غم و نجوای دردناک تنهایی، سرود درماندگی خواند و نای خسته را بینواتر از همیشه در زنجموره غم گم کرد؟ آری؛ او می آید و بهار آمدنش، دلهای ما را به بهشت و باران دعوت خواهد نمود. خداکند که بهار رسیدنش برسد شب تولد چشمان روشنش برسد چو گرد بر سرراهش نشسته ام شب و روز به این امید که دستم به دامنش برسد هزار دست پراز خواهشند و گوش به زنگ که آن انارترین روز چیدنش برسد چه سال ها که دراین دشت منتظر ماندم که دست خالی شوقم به خرمنش برسد براین مشام و براین جان چه می شود یارب نسیمی از چمنش بویی از تنش برسد خدای من دل چشم انتظار من تا چند به دور دست فلک بانگ شیونش برسد؟ چقدر بر لب این جاده منتظر ماندن خداکند که از آن دور توسنش برسد در این عصر پنجشنبه و در آستانه پگاه آدینه ای دیگر، جرعه نوش کلام ناب و تابناک معصومین(ع) می شویم با احادیث مهدوی دل و جان خویش را صفا می بخشیم و با استقبال جمعه، این مدیر کل روزهای هفته می رویم و نام نامیِ مولایمان را با غرور و افتخار و امید و آرزو نجوا می کنیم و نوای عشق و وصال سر می دهیم. قال السجّاد (ع) اِنتِظارُ الفَرَجِ مِن أعظَمِ الفَرَجِ . انتظار فرج خود از بزرگترین گشایشهاست قال رسول الله (ص): برترین عبادت انتظار فرج است قال الصادق (ع): همانا صاحب این امر را غیبتی باشد . از این رو بنده باید از خدای پروا پیشه کند و به دین خویش تمسک جوید . قال رسول الله (ص): مهدی (ع) از فرزندان فاطمه سلام الله علیها است قال رسول الله (ص): علی بن ابی طالب (ع) ، پس از من پیشوای امت من و جانشین من بر آنان است . و از جمله فرزندان اوست آن قائم المنتظر که خدای به واسطة او زمین را از عدل و داد می آکند آن گونه که از جور و ظلم لبریز شده باشد . قال الصادق (ع): هر که به امامان از نیاکان و فرزندانم معتقد باشد و مهدی از فرزندانم را نکار کند ، همانند کسی است که به همگی پیامبران معتقد باشد و محمد صلی الله علیه و آله و سلم را انکار کند . باری؛ آنگاه که می توان می توان با امید و شوق، شیدایی انتظار آمدن آفتاب را حتی در امتداد این شب زمستانی دیجور، پی گرفت و دل به قرار بیقرای ها، مهدی صاحب الزمان سپرد، چرا باید در بیابان سردی و سرمای سوزان غم و نجوای دردناک تنهایی، سرود درماندگی خواند و نای خسته را بینواتر از همیشه در زنجموره غم گم کرد؟ آری؛ او می آید و بهار آمدنش، دلهای ما را به بهشت و باران دعوت خواهد نمود. خداکند که بهار رسیدنش برسد شب تولد چشمان روشنش برسد چو گرد بر سرراهش نشسته ام شب و روز به این امید که دستم به دامنش برسد شعر: سعید بیابانکی منبع خبرگزاری حوزه
منبع: الاحتجاج 2/154
أفضَلُ العِبادَتِ انتِظارُ الفَرَجِ .
منبع: کمال الدین 1/287
إنَّ لِصاحِبِ هذَا الأمرِ غَیبَتاً ، فَلیَتَّقِ اللهَ عَبدٌ وَ لیَتَمَسَّک بِدینِهِ .
منبع: الکافی 1/335
المهدیُّ مِن وُلدِ فاطمهَ .
منبع: سنن ابن ماجه 2/24
إنَّ عَلیَّ بنَ أبی طالبٍ (ع) إمامُ اُمَّتی وَ خَلیفَتی عَلَیها مِن بَعدی ، وَ مِن وُلدِهِ القائِمُ المُنتَظَرُ الَّذی یَملَاُ اللهُ بِهِ الأرضَ عَدلاً وَ قِسطاً کما مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً .
منبع: کمال الدین 1/288 ،
مَن أقَرَّ بِالأئِمَّهِ مِن آبائی وَ وُلدی وَ جَحَدَ المَهدیَّ مِن وُلدی ، کانَ کَمَن أقَرَّ بِجَمیعِ الأنبیاءِ وَ جَحَدَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله و سلم .