ابن مسعود روزى دید پیغمبر روى حصیر خوابیده است. همین که پیغمبر از خواب بیدار شد، ابن مسعود ملاحظه کرد اثر چوبهاى خشک و زبر حصیر روى بدن پیامبر دیده مى شود.
با مشاهده این وضع عرض کرد: یا رسول الله ! اگر صلاح است، براى اتاق خواب شما وسایل آسایش تهیه کنیم؟
حضرت فرمود: ابن مسعود! وسایل آسایش این دنیا، برایم مهم نیست . زیرا من همانند مسافرى هستم که پس از استراحت اندک در سایه درختى ، به سوى مقصد حرکت کند. اینجا خانه اصلى من نیست که در آبادى آن بکوشم .
بحارالانوار، ج 70 ص68