علل سقوط یک خانواده بعد جامعه هرچه قدر علم گسترش پیدا می کند در کنار آن اگر اخلاق نیز رشد نکند منجر به شکست های درونی خواهد شد ، انحرافات اخلاقی در آن اگر درمان نشود تبدیل به غده های خواهد شد که کم کم تمام خانواده هم می گیرد و آن را به نابودی می کشاند ، وقتی دروغ نقل هر بازاری شد، تهمت و افترا به جای احترام ، گرانفروشی یا احتکار به جای مهروزی و همسویی با همدیگر ضد ارزش ها در جامعه اشان رونق گرفت سست گردیده سقوط کردند. امام علی (ع) در این رابطه می فرماید : از حالات زندگی فرزندان اسماعیل پیامبر، و فرزندان اسحاق پیامبر، فرزندان اسراییل (یعقوب) عبرت گیرید ، راستی چه قدر حالات ملت ها با هم یکسان و در صفات و رفتارشان با یکدیگر همانند است. ادامه مطلب...
عطر آسمانی فرشتگان در فضا منتشر است.
آسمان، ستاره باران عشق است.
شب، لبریز از جرعههای ناب مناجات، سرود بیقراری را
در دست افشانی عرش و فرش میسراید.
زمین، سوره آفرینش معرفت و ایمان را
در روح زمان تلاوت میکند
و تبسم شادمانه ماه، زمین و آسمان را
آیه آیه نور کرده است.
نبض ثانیهها بیقراری میکند
و ساعت مضطرب زمان
نفسش به شماره افتاده است.
صدای هلهله فرشتگان و زمزمه عرشیان
و ترانه زلال اذان، شهر را پر کرده است
و شراره اشتیاق در کوچه های مهتابی مدینه زبانه می کشد.
مدینه، بهار در بهار است
و لبریز شوق انتظار و غرق تمنای دیدار.
همه در انتظار تولد خورشید
و طلوع با شکوه صبح و خنده طلایی آفتابند
و بی تابانه، لحظه تولد بانوی صبر و عشق را
به شوق نشستهاند.
فاطمه علیهاالسلام در حالی که در آغوش سحرگاه،
بر سجاده عشق، ترانه نیایش و حمد میسراید،
عطر حضور خدا را در قنوت نمازش، نفس میکشد
و لحظههای چشم انتظاری را
با طراوت مناجات و اشک، سپری میکند.
لحظه موعود، فرا میرسد
و غنچه قداست علی و زهرا علیهاالسلام
به شکوفه مینشیند.
دردی خوش که وجود نازنین
بانوی آب و آفتاب را در برگرفته است،
با شهد شیرین گریهی هدیهای الهی تسکین مییابد
و فصل سبز زندگی اسوه صبر و نجابت
در گهواره سبز زمین،
با بهار خندهاش آغاز میشود.
شوقی در رگهای خاک میدود
و خندهای بر لبهای تاریخ شکوفا میشود.
نوری پیچیده در حریر سبز نجابت و عصمت،
دست به دست آسمانیان، میچرخد
و وقتی پلک میگشاید،
بزم شادمانه ملائک به اوج میرسد.
خانه زهرا و علی علیهما السلام ،
فانوس باران اشک شادی میشود.
پیامبر خدا شادمان است.
پیام آور عشق محمدی، در گوش طفل،
اذان و در قلبش ترانه محبت زمزمه میکند.
پیکی آسمانی، نام او را از عرش میآورد
و او «زینب» میشود؛
نخستین سراینده غزل صبر و بردباری،
زینت و مونس تنهایی پدر
و سنگ صبور غربت زهرا،
همنوا با مظلومیت حسن
و خطبه خوان رشادت حسین
و شهامت عباس؛
همدم لحظههای بیکسی
و مرهم زخمهای دلواپسی
کبوتران پر و بال شکسته کربلا.
زینب است
و بانوی همیشه نجیب تاریخ.