قالَ الاِْمامُ الجَواد(علیه السلام):
«أَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلى تَوْفیق مِنَ اللهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ»؛ مؤمن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا، و به پندگویى از درون خودش، و به پذیرش از کسى که او را نصیحت کند. ادامه مطلب...
حدیث غدیر یکى از دلایل روشن ولایت و خلافت بلافصل امیرمؤمنان على علیه السلام بعد از پیامبر گرامى اسلام صلى لله علیه و آله است. که محقّقان اھمّیّت خاصّى براى آن قائل ھستند. متأسّفانه کسانى که درباره ولایت آن حضرت گرفتار پیش داورى ھستند، گاھى سند حدیث را پذیرفته و در دلالت آن تردید مىکنند، و گاه ناآگاھانه سند آن را زیر سؤال مىبرند. براى روشن شدن ابعاد مختلف این حدیث، لازم است درباره ھر دو موضوع با ذکر مدارک موثقّ و معتبر سخن بگوییم: *** =دورنماى غدیر در ماه آخر سال دھم ھجرت به پایان رسید، مسلمانان، اعمال حج را از پیامبر اسلام صلى لله علیه و آله آموختند و در این ھنگام، پیامبر « حجّةالوداع » مراسم «1» « رابغ » گرامى صلى لله علیه و آله تصمیم گرفت، مکّه را به عزم مدینه ترک گوید. فرمان حرکت صادر شد، ھنگامى که کاروان به سرزمین «3» « جحفه » «2» که در ده میلى فرود آمد، و حضرت را با آیه زیر مورد خطاب قرار داد: « غدیر خم » قرار دارد، رسید؛ جبرئیل، امین وحى، در نقطهاى به نام «1» یَا أیُّھا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما انْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ » اى رسول! آنچه که از سوى خدا به تو فرستاده شده، به مردم ابلاغ کن. و اگر ابلاغ نکنى رسالت خدا را تکمیل نکردهاى، خداوند تو را از آسیب مردم حفظ «! مىکند لحن آیه حاکى از آن است که خداوند انجام امر خطیرى رابر عھده پیامبر صلى لله علیه و آله گذارده است که ھمسنگ رسالت، و موجب یأس دشمنان اسلام بوده است، چه امر خطیرى بالاتر از این که در برابر دیدگانبیش از صدھزار نفر، على علیه السلام را به مقام خلافت و وصایت و جانشینى نصب کند؟! از این نظر، دستور توقّف صادر شد. کسانى که جلو کاروان بودند، از حرکت باز ایستادند، و آنھا که دنبال کاروان بودند، به آنھا پیوستند. وقت ظھر و ھوا به شدّت گرم بود، تا آنجا که گروھى از مردم قسمتى از رداى خود را بر سر، و قسمتى را زیر پا مىافکندند. براى پیامبر سایبانى، به وسیله چادرى که روى
درخت افکنده بودند، تشکیل شد، آن حضرت بر روى نقطه بلندى که از جھاز شتر ترتیب داده شده بود، قرار گرفت و با صداى بلند و رسا خطبهاى ایراد کرد کهعصارهاش این بود:
*** خطبه پیامبر صلى لله علیه و آله در غدیر خم حمد و ثنا مخصوص خداست. از او یارى مىطلبیم و به »
او ایمان داریم و بر او توکّل مىکنیم. از بدىھا و اعمال ناشایست خود به او پناه مىبریم. خدایى که جز او ھادى و راھنمایى نیست. و ھرکس را که ھدایت نمود، گمراه کنندهاى براى او نخواھد بود. گواھى مىدھم که جز او معبودى نیست، و محمّد بنده و پیامبر او است. «! ھان اى مردم! نزدیک است من دعوت حق را لبیک بگویم و از میان شما بروم. من مسؤولم و شما نیز مسؤول ھستید سپس فرمود:آیا من وظیفه خود را در برابر شما انجام دادم؟) ) «... ؟! درباره من چه فکر مىکنید » ر این موقع صداى جمعیت به تصدیق خدمات پیامبر صلى لله علیه و آله بلند شد و گفتند: « ما گواھى مىدھیم تو رسالت خود را انجام دادى، و کوشش نمودى، خدا تو را پاداش نیک دھد » پیامبر صلى لله علیه و آله فرمود:آیا گواھى مىدھید که معبود جھان یکى است، و محمّد بنده خدا و پیامبر او مىباشد؛ و در بھشت و دوزخ و زندگى جاویدان در سراى دیگر جاى تردید »«؟ نیست ھمگى گفتند: «! آرى صحیح است، گواھى مىدھیم » سپس فرمود: مردم! من دو چیز نفیس و گرانمایه در میان شمامی گذارم
1- قالَ الاْمامُ أبوُ جَعْفَر محمّد الباقر (عَلَیْه السلام):
إذا أرَدْتَ أنْ تَعْلَمَ أنَّ فیکَ خَیْراً، فَانْظُرْ إلى قَلْبِکَ فَإنْ کانَ یُحِبُّ أهْلَ طاعَهِ اللّهِ وَ یُبْغِضُ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفیکَ خَیْرٌ; وَاللّهُ یُحِبُّک، وَ إذا کانَ یُبْغِضُ أهْلَ طاعَهِ اللّهِ وَ یُحِبّ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فیکَ خَیْرٌ; وَ اللّهُ یُبْغِضُکَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ أحَبَّ.([1]) ادامه احادیث را در اینجا بخوانید نظر بدید التماس دعا کلیک کنید