شرح اسم فاطمه(س)نگاهی اجمالی به اسامی نهگانه حضرت زهرا(س) انتخاب نام نیکو برای فرزندان از تاکیدات ائمه اطهار(ع) و از وظایف والدین و حقوق مسلم فرزندان بر پدر و مادر است.با نگاهی به دو توصیه پیامبر اسلامی به امیرمومنان (ع) درمییابیم که این مهم نباید مورد غفلت والدین قرار گیرد، چه آنکه غفلت از آن خسارات جبرانناپذیر فرهنگی و مذهبی را برای مسلمانان به دنبال دارد. ادامه مطلب...
شهر تلاطم داشت، مدینه اکنون به پادگان نظامی تبدیل شده بود که فرماندهی آن را اهل ثقیفه برعهده داشتند؛ گویی آتش دوران جاهلیت از شمشیر های آخته ی اصحاب ثقیفه برای تنگ ساختن عرصه بر ساکنین مدینه مهیا شده بود، انگار اصلا در این شهر پیامبری نبوده است .. که این طورعهده خود را فراموش کرده بودند ... حالا دیگر فرقی نمی کرد ، به قول خودشان نوآوری در اجتماع عده ای در ثقیه کار خود را کرده است . نوآوری در مقابل نص را دستمایه خود قرار دادند و یکی ازدردآورترین دوران تاریخ اسلام ، ظلم و جور های است که بر تنها دختر خاتم المرسلین محمد مصطفی (ص) و امیرالمومنین علی (ع) همسر گرامیش رواداشتند، حق او را غصب ، خلافت پسر عمویش را به یغما بردند ؛ افسوس و صد افسوس که ، مدت زمانی دیر نپایید سخنان رسول رحمت را که در حق دخترش فرمودند: إنَّ فاطِمةَ بَضعَةٌ مِنّی و هِی نورُ عَینی و ثَمَرَةُ فُؤادی ؛ یَسوؤُنی ما ساءَها و یَسُرُّنی ما سَرَّها و إنَّها أوَّلُ مَن یَلحَقُنی مِن أهلِ بَیتی فاطمه پاره تن من و روشنی دیده و میوه دل من است . آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت میکند و آنچه شادش کند ، مرا شاد میکند ؛ او نخستین کس از اهلبیت من است که به من میپیوندد(الأمالی ، صدوق ، ص 575 .) و چه زود از یاد بردند که پیامبراسلام خطاب به امت خود فرمود: إنَّ اللَّهَ یَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ و یَرضی لِرِضاها به یقین خداوند با خشم فاطمه به خشم میآید و با خشنودی او خشنود میشود، کلام رسول الله هنوز ار در دیوار مدینه به گوش می رسد که بارها خطاب به فاطمه اش فرمودند : فداها ابوها ، و باز تاکید بر امتش که ای مردم همه بدانید؛ اجر و مزد رسالت من تنها مودت با اهل بیت من است ،زهرا ، این گوهر گیتی در زندگی کوتاه اما پر خیر برکت به همه انسان های عالم فهماند که چگونه یک زن می تواند با همه مشکلات و سختیها الگویی تمام نما و اسوه ای پر فضیلت از یک انسان کامل باشد همان طوری که حضرت صاحب الامر امام زمان (عج) در وصف او فرموده است : إنَّ لِی فی إبنَةِ رَسولِاللَّهِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ دختر رسول خدا (فاطمه) برای من سرمشقی نیکو است (الغیبه ، طوسی ، ص 286 .) ادامه مطلب...
باتوجه به مراسم باشکوه عزاداری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در سال جاری، عدهای از تفرقه افکنان وهابی ، شب نامهای را در برخی از استان های مرزی کشور توزیع کردند که در آن، شبهاتی را پیرامون شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مطرح شده بود و در پایان نوشته شده بود: (تقلید کورکورانه را بگذارید و به تبلیغات تاجران بازار مذاهب و تعصب توجه نکنید خودتان به میدان تحقیق در آیید وحق را ازباطل تشخیص دهید). با توجه به تماسهای متعدد، تصمیم گرفته شد برای روشن اذهان مسلمانان پاسخ مختصری در اختیار عموم قرار گیرد.
1. چرا حضرت علی (علیه السلام) در آن صحنه هیچ واکنشی از خود نشان نداد ؟
اولا: امام علی (ع) در قدم نخست از خود واکنش نشان داد ؛ چنانچه آلوسی مفسر مشهور اهل سنت در این باره مینویسد :
عمر با غلاف شمشیر به پهلوی مبارک فاطمه و با تازیانه به بازوی حضرت زد . فاطمه ، صدا زد : « یا ابتاه » علی (ع) ناگهان از جا برخاست وگریبان عمر را گرفت و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید.تفسیر آلوسی :3/124 . ادامه مطلب...
1. به نام خداوند بخشنده مهربان، این چیزی است که فاطمه دختر محمد رسول الله(ص) بدان وصیت کرده است. فاطمه(س) وصیت می کند به باغ های دیوار کشیده هفت گانه که عبارت اند از: العواف، الدلال، البرقه، المثیب، الحسنی، الصافیه، و مشربه ام ابراهیم... که در آمد اینها باید در راه خدا برای نصرت اسلام مصرف شود. من وصی خود را علی بن ابی طالب(ع) قرار می دهم. چنانچه او درگذشت، وصی من فرزندم حسن است و اگر او درگذشت، فرزند دیگرم حسین وصی من است و چنانچه حادثه ای برای او پیش آمد، بزرگ ترین فرزند پسر باقیمانده ام آن را به عهده می گیرد. خداوند را بر این وصیت شاهد می گیرم و همچنین مقداد بن اسود و زبیر بن عوام بر آن گواهی خواهند داد.
امام باقر(ع) فرمود: مادرم فاطمه(س) این وصیت را انجام داد و پدرم علی بن ابی طالب(ع) آن را نوشت و برای همیشه باقی ماند.[i]
روز شهادت حضرت فاطمهی زهرا(س) مورد اختلاف مورخین است و یکی از این موارد، سیزدهم جمادی الثانی میباشد. فاطمه(س) پس از پدر بزرگوار خود، روز به روز بدنش رو به ضعف و سستی میگرایید. پیوسته سوخته دل و اشک ریزان بود و در فراق پدر میگریست. پس از به خلافت نشستن ابوبکر، خواستند تا از امام علی(ع) برای ابوبکر بیعت بگیرند که در این مسیر حضرت زهرا(س) مخالفت کرده و به آتش کشیده شدن در خانهی آن حضرت و وقایع بعدی انجامید. حضرت زهرا(س) پس از رحلت رسول خدا(ص) از مردم آزار بسیار دید. به خانهاش هجوم برده و کودکش را سقط کردند. در اثر ضرباتی که به آن حضرت وارد شد، حضرت زهرا(س) این نور چشم پیامبر و پارهی تن رسول خدا، پس از تحمل روزها بیماری، به پدر بزرگوار خود، ملحق گشت. به وصیت آن حضرت، محل دفن وی مخفی میباشد. گرچه اقوالی در این باره است، از جمله این که شیخ صدوق مرقد مُنوّر آن بانو را خانهی آن حضرت میداند که اکنون جزء مسجد میباشد. این قول را دیگران نیز تایید کرده اند.
عایشه مى گفت: هیچ کس را راست گوتر از فاطمه ندیدم به جز پدرش؛([1]) به طورى که چون بین عایشه و رسول خدا(ص) موضوعى پیش آمد عایشه گفت: از فاطمه بپرس چون او دروغ نمى گوید.([2])
محدَّثه؛ از ماده «حدث و تحدیث» به معناى ابلاغ کردن و سخن گفتن است.([3]) به ایشان محدَّثه (با صیغه اسم مفعول) گفته اند از آن رو که ملائکه نزد ایشان فرود مى آمدند و وى را مورد خطاب قرار مى دادند و همچنان که حضرت مریم را مورد خطاب قرار مى دادند ایشان را صدا مى کردند و مى گفتند: اى فاطمه خداوند تو را برگزیده و پاک گردانیده و بر تمام زنان جهان برترى داده است. پس اى فاطمه براى پروردگارت فروتنى کن و سجده به جا آور و با رکوع کنندگان رکوع کن. و بدین گونه آن حضرت با ملائکه و ملائکه نیز با آن حضرت سخن مى گفتند.([4]) ادامه مطلب...
مختار و برگزیده پروردگار از میان نساء و بانوان جهان ، ملکه ملک و ملکوت ام الائمه دختر والا گهر پیغمبر خاتم (ص ) حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها سیده نساء العالمین من الاولین و الاخرین است .
در عرصه دو گیتى از آشکار و پنهان
زیباترین بدیعى کآمد ز فیض سبحان
از هر چه هست پیدا وز هر چه هست پنهان
از مرغها هزار است وز فصلها بهار است
از عضوهاست دیده وز عرقهاست شریان
از طیبهاست عنبر وز زیبهاست افسر
وز نهرهاست کوثر وز نوعهاست انسان
وز تیغهاست ابر و وز دشنه هاست مژگان
از عقلهاست اول وز نفسهاست قدسى
وز نغمه هاست قرآن وز خلقهاست احسان
از پیکهاست جبریل وز مژده هاست بعثت
از اصلهاست توحید وز فضلهاست ایمان
از شهرها مدینه وز انبیاء محمد(ص )
وز شاخه هاست طوبى وز باغهاست رضوان
از اولیاست حیدر مثلش نزاد مادر
باشد کلام ناطق یا روح و جان قرآن
زان سیده نساء است اندر جهان امکان
او منبع فضائل او مجمع محاسن
او مخزن فیوضات مجلاى ذات یزدان
او مادر ائمه او کوثر محمد (ص )
اعطائى الهى آمدبه نص قرآن
این از عنایت اوست با جمله محبان
یا فاطمه الزهرا یا بنت محمد (ص ) یا قره عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الى الله و قدمناک بین یدى جاجاتنا یا وجیه عندالله اشفعى لنا عندالله . اشراق دوم : بیان نسب ملکه ملک و ملکوت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بس در رفعت شاءن و مقام والاى نسبى حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و على ابیها و بعلها و بنیها، که دخت اول شخص عالم امکان است و اثر روحانى و جسمانى حضرت خاتم انبیاء و سرور اصفیاء همان اثر صادر نخستین و اولین جلوه رب العالمین . فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر کسى است که در نظام وجود از غیب و شهود بالادست او در مرتبه و مقام کسى نیست ، مگر ذات واجب الوجود. او دختر شخصى است که اشرف الاولین والاخرین و رحمه للعالمین و خاتم الانبیاء و المرسلین است : بتصریح نص قرآن لقوله تعالى (و ما ارسلناک الارحمه للعالمین ) آیه 107 سوره انبیاء و نیز (و لکن رسول الله و خاتم النبین ) از آیه 40 سوره احزاب : بزرگان از اکابر و اعاظم عرفاى شامخین در تعریف خاتم گفته اند (الخاتم من ختم المراتب باسرها و بلغ نهایته الکمال
رحمه للعالمینش کرد از آن
مثل او نى بود و نى خواهند بود
براهین عقلیه و نقلیه این واقعیت را ثابت نموده که سکه تعین ام التعین ختمى جمعى کمالى منحصرا بنام آن حضرت زده شده و خداى حکیم آن بزرگوار را بر تبه خاتمیت سرافراز و او را از میان کل ماسوا برگزیده و مقام شامخ خاتمیت را به آن حضرت عطا و مرحمت نموده است : هر ماده اى که قابل این گوهر گرانمایه نیست آیا نمى بینى که خداى جهان آفرین که بر کلک او بیکران آفرین از بسیارى از جماد اندکى را نبات و از بسیارى از نبات اندکى را حیوان و از بسیارى از حیوان اندکى را انسان نمود؟ یعنى نباتى که در طریق وجود خود حیوان است و حیوانى که در صراط وجود خود انسان است و از بسیارى اناس اندکى را عاقل و از بسیارى عقلاء اندکى را مسلم و از بسیارى مسلمین اندکى را مومن و از مؤ منین اندکى را عابد و از عابدین اندکى را زاهد و از زاهدین اندکى را عالم و از عالمین اندکى را فقیه و از فقها اندکى را حکیم و از حکما اندکى را عارف و از عرفاء اندکى را ولى و از اولیاء اندکى را عارف و از عرفاء اندکى را اولوالعزم و از اولوالعزم یکى را خاتم آفرید پس در نظام کل اشرف مخلوقات و افضل مصنوعات حضرت خاتم النبیاء و سرور اصفیاء محمد مصطفى علیه و آله آلاف التحیه و الثناء است که فاتح است در قوس نزول و خاتم است در قوس صعود :
اى کائنات را بوجود تو افتخار
(تو فاتح وجود و تو هم خاتم وجود
ختم کمال در تو نموده است کردگار )
(عالم ز فیض هستى تو پدیدار آمده
ما ضمن رساله (جلوه ربانى در اثبات خاتمیت ) علاوه بر آیات قرآنیه و اخبار و احادیث و خطب صادره از مقام عصمت و معادن حکمت نیز از طریق برهان :ده برهان و دلیل عقلى بر اثبات خاتمیت نبى اکرم و رسول خاتم حضرت محمد مصطفى صلى الله علیه و آله و سلم اقامه نموده ایم که فهرست آن براهین به قرار زیل است : برهان اول از طریق لزوم مظهر جامع برهان دوم از طریق لزوم انتهاى سیر صعودى برهان سوم از طریق لزوم تکمیل فیض الهى برهان چهارم از طریق تطابق نظامین برهان پنجم از طریق اسفار اربعه برهان ششم از طریق قاعده امکان اشرف برهان هفتم از طریق قاده امکان اخس برهان هشتم از طرق برهان لزوم قانون تام و اتم آسمانى برهان نهم از طریق برهان لزوم رابط بین خالق و مخلوق برهان دهم از طریق قاعده وجوب لطف بطریق اولى ، چه خاتم مکمل دائر نبوت و سفارت الهیه است : بیان این براهین دهگانه مشروحا در کتاب جلوه ربانى در اثبات خاتمیت مندرج است کتاب نامبرده که با خط مولف است عینا عکس بردارى و در ایران و خارجه منتشر شده است و چند نسخه از آن نزد مولف موجود است که در صورت مراجعه به طالبان آن اهداء مى گردد: لمولفه
هزار بینه دارم که در نظام وجود
کسى به مرتبه ختم انبیا نرسد
ز صد هزار پیمبر که در جهان آمد
کسى به منزلت و فضل مصطفى نرسد
به حسن معنى و صورت مثال او نبود
محمد (ص ) است که او را ستود ذات ودود
ز حق ثنا به کسى جز به یار ما نرسد
خدا و جمله ملائک ثناى او گویند
دعاى ما به سما جز که با ثنا نرسد
شفیع جمله خلایق به روز محضر اوست
کسى به رتبه احمد (ص ) ز ما سوا نرسد
چه اوست مظهر جامع که خاتمیت را
جز او به لیاقت ز ما سوا نرسد
مراست دست به دامان این چنین یارى
این حدیث شریف از خود حضرت ختمى مرتبت منقول است که فرموده ما خلق الله خلقا افضل منى و در حدیث معتبر دیگر آمده که حضرت ولى الله اعظم على علیه السلام از پیغمبر خاتم صل الله علیه و آله و سلم پرسید یا رسول الله فانت افضل او جبریل حضرت در جواب فرمود یا على ان الله فضل انبیاء المرسلین على ملائکته المقربین و فضلنى على جمیع النبین و المرسلین والفضل بعدى لک یا على والائمه من بعدک این حدیث نورانى را علامه محقق ملامحسن فیض کاشانى از شیخ صدوق رضوان الله علیهما در کتاب علم الیقین خود نقل نموده است . مادر حضرت فاطمه زهرا ع هویت بانوى عظمى علیا مکرمه خدیجه کبرى مادر حضرت زهرا(ع ) حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادرش یگانه بانوى عظیمه الشان و المرتبه جناب علیا مکرمه مجلله خدیجه کبرى علیها التحیه و الثناء است این مخدره محترمه معظمه سلام الله علیها اول زنى است که حضرت نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم با او ازدواج نموده است و ولادتش در سنه شصت و هشت قبل الهجره بوده این بانوى معظمه داراى مقام سیادت و ریاست و حشمت و داراى مال و ثروت بسیار بوده است داراى مقام عفت اخلاق حمیده بوده و اوصاف جمیله را واجد بوده و بس در مقام سخاتوت و فداکاریش که تمام اموال و ثروت خود را به رایگان براى اعلاء کلمه توحید و ترویج اسلام مطلقا در اختیار تام شوهرش پیغمبر عالى مقام گذاشت . شرافت و عظمت شئون حضرت خدیجه کبرى نسبا و حسبا و ایمانا و اخلاقا در تاریخ اسلام از ناحیه مورخین ثبت و ظبط است بطوریکه ما را بى نیاز از بیان آن مى نماید. جناب خدیجه کبرى علیها سلام اول کسى است در میان بانوان که به خاتم پیغمبران ایمان آورد و دعوت حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى على آلاف التحیه والثناء را پذیرفت و مشرفه به دین مبین اسلام گردید. حضرت علیا مکرمه خدیجه کبرى علیها التحیه والثناء از بانوان برگزیده خداس است همین بس در مقامش که هرگاه جبرئیل امین فرشته وحى اهى بر خاتم انبیاء حضرت محمد مصطفى (ص ) نازل مى گردید، سلام خدا بر حضرت خدیجه کبرى سلام الله علیها پیامش بود. جبرئیل هر وقت شرفیاب محضر انور پیغمبر اکرم (ص ) مى شد عرض مى کرد خدا مى فرماید سلام مرا به جناب خدیجه برسانید و بآن بانوى عظمى بگوئید ما براى او در بهشت قصرى مجلل و زیبا مطابق شاءن او مهیا و آماده نموده ایم : و نیز در کتاب بحار مجلسى (ره ) نقل شده ان جبرئیل علیه السلام اتى النبى صلى الله علیه و آله فقال : اقرء خدیجه من ربها السلام فقال رسول الله صلى الله علیه و آله : یا خدیجه هذا جبرئیل یقرئک من ربک السلام قالت خدیجه :الله السلام و منه السلام و الیه السلام . حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شوهرش وجود مقدس قطب ارائک توحید، سلطان العارفین و رئیس الموحدین و امیرالمومنین و امام المتقین ولى الله اعظم حضرت على مرتضى صلوات الله و سلامه علیه است حضرت على مرتضى علیه السلام داراى مقام ولایت کلیه مطلقه است و تمام شئون ولایت و علامات و امتیازات امامت را واجد است . حضرت على مرتضى علیه السلام داراى نفس کلیه الهیه است همان نفسى که مورد خطاب است در آیه شریفه پایان سوره فجر (یا ایتها النفس المطمئنه ارجعنى الى ربک راضیه مرضیه فادخلنى فى عبادى و ادخلى جنتى : آیه 30 سوره الفجر. حضرت على مرتضى علیه السلام اعلم الناس است ، احکم الناس است ، اقتى الناس است ، احلم الناس است ، اشجع الناس است اسخى الناس است ، اعبد الناس است : حضرت على مرتضى علیه السلام در تمام شئون ولایت کلیه مطلقه با حضرت ختمى مرتبت محمد (ص ) شریک است الا اینکه نبوت ختمیه مختص رسول الله صلى الله علیه و آله است چنانکه در حدیث شریف منزلت ، تصریح به این واقعیت شده است : قال رسوال الله (ص ) مخاطبا لعلى المرتضى (ع ) ( انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لان نبى بعدى ) این حدیث مورد اتفاق عامه و خاصه است حضرت ختمى مرتبت خطاب به حضرت امیر اهل ایمان ، على مرتضى فرموده تو از من در تمام شئون بمنزله هارونى از موسى ، مگر اینکه نبوت به من ختم شده است و بعد از من پیغمبرى نیست : جمله (و لا نبى بعدى ) از لسان پیغمبر اکرم (ص ) علاوه بر اینکه سند محکمى است بر خاتمیت آن حضرت ، نیز مثبت ولایت کلیه مطلقه حضرت على مرتضى (ع ) مى باشد. چون موسى و هارون سلام الله علیهما در تمام شئون کمالیه با هم مشارکت داشته اند و همین معنى براى خاتم انبیاء محمد مصطفى و على مرتضى صلوات الله علیهما در جمیع شوون ولایت کلیه مطلقه ثابت است و استثناء نشده مگر نبوت که اختصاص به حضرت محمد صلى الله علیه و آله دارد.
حضرت فاطمهعلیها السلام: إلزَم رِجلَها؛ فَإنَّ الجَنَّةَ تَحتَ أقدامِها؛(1)
در خدمت مادر باش؛ زیرا بهشت زیر قدمهاى مادران است. حضرت فاطمهعلیها السلام: إذا حُشِرتُ یَومَ القِیامَةِ أشفَعُ عُصاةَ اُمَّةِ النَّبِیِصلى الله علیه وآله؛(2) آن گاه که در روز قیامت برانگیخته شوم، گناهکاران امّت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد. . حضرت فاطمهعلیها السلام: إنْ کُنتَ تَعمَلُ بِما أمَرناکَ و تَنتَهی عَمّا زَجَرناکَ عَنهُ فَأنتَ مِن شیعَتِنا و إلّا فَلا؛(3) اگر به آنچه تو را به آن فرمان مىدهیم عمل کنى و از آنچه برحذر مىداریم دورى کنى، از شیعیان مایى و الّا هرگز. . حضرت فاطمهعلیها السلام: حُبِّبَ إلَىَّ من دُنیاکُم ثَلاثٌ: تِلاوَةُ کِتابِ اللَّهِ و النَّظَرُ فی وَجهِ رَسولِ اللَّهِ و الإنفاقُ فی سَبیلِ اللَّهِ؛(4) از دنیاى شما محبّت سه چیز در دل من نهاده شد: تلاوت قرآن، نگاه به چهره پیامبر خدا و انفاق در راه خدا. . حضرت فاطمهعلیها السلام: یا أباالحَسَنِ! إنّی لأَستَحیی مِن إلهی أن اُکَلِّفَ نَفسَکَ مالاتَقدِرُ عَلَیهِ؛(5) اى على! من از پروردگارم شرم دارم که چیزى از تو درخواست کنم که توان برآوردن آن را نداشته باشى. . حضرت فاطمهعلیها السلام: بِشرٌ فی وَجهِ المُؤمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبِهِ الجَنَّةَ؛(6) خوشرویى هنگام روبه رو شدن با مؤمن، بهشت را بر فرد خوش رو واجب مىکند. 1 . کنزالعمّال، ح 45443. 2 . إحقاق الحقّ، ج 19، ص 129. 3. بحار الأنوار، ج 68، ص 155. 4 . نهج الحیاة، ح 164. 5 . بحار الأنوار، ج 43، ص 59. 6. همان، ج 75، ص 401