حرکت به سوی خدای متعال، جز با همراهی اولیای خدا ممکن نیست. این راه، راهی نیست که به تنهایی بشود آن را طی کرد. «ان الله جل و عز لو شاء لعرف لعباد نفسه ولکن جعلنا ابوابه و صراطه و سبیله و وجهه الذی یعطی منه». امیرالمؤمنین یک راه به سوی خدا نیست ، بلکه تنها راه به سوی خداست. این همراهی با اولیای خدا، در قدم اول ، با زهد و فراغت از دنیا حاصل میشود. انسانهایی که فارغ از دنیا نیستند، به شبهه و شک و ریب میرسند. تعبیر نورانی امیرالمومنین (ع) هست که: «ان بکل ناکث صبحت». کسانی که فارغ از دنیا نبودند، همراهی اولیای خدا را با لذتهای دنیا معامله کردند و سیدالشهدا (ع) را تنها گذاشتند و با حضرت درگیر شدند و برای قتل حضرت جشن گرفتند. بعد از آنکه به عمر سعد وعده ملک ری را دادند که فرماندهی لشکر را قبول کند، او مهلت گرفت تا صبح فکر کند، ولی ملک ری او را فریب داد. دنیا طلبی سرآغاز درگیری با اولیای خداست. باید فراغت حاصل شود. اگر فراغت حاصل شد، قدم بعد، یقین است که در کافی شریف میخوانیم: «اعلی درجه الزهد ادنی درجه الیقین». ادامه مطلب...