خطر دنیاپرستى
در زمان رسول خدا (ص) مؤمنى سخت فقیر و مستمند بود. وى تمام نمازها را پشت سر پیامبر (ص) مى خواند. رسول خدا (ص) بر او ترحم مى کرد و به نیازمندى و غریبى او توجه داشت و مى فرمود:
اى سعد! اگر چیزى به دستم برسد تو را بى نیاز مى سازم .
مدتى گذشت چیزى به دست پیامبر نیامد. حضرت به حال سعد بیشتر اندوهگین شد. خداوند سبحان به اندوه پیامبر (ص) نسبت به سعد توجه فرمود. جبرئیل را با دو درهم خدمت رسول خدا (ص) فرستاد. ادامه مطلب...
ممنونم خدایا ؛ عیدتون مبارک دوستان واقعا امشب دعا کنید / این داستان و یا صرفا" یاداشت برای دلگرمی نیست واقعا برای خودم داره اتفاق می افته ..... تا 10 تیر بیشتر بهم وقت نداده ..
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که دچار بحران روحی فکری شدید بشید بطوری که تمام درهای ورود و خروج را بروی خودتان بسته ببینید / در همین موقع هست که یواشکی بهتون بگن غصه نخور داره درست میشه ؛ آره داره درست میشه .... امشب خیلی خوشحالم اولا شب میلاد امام ساجدین علی بن الحسین ع است از طرف دیگه مهلت پانزده روزه که صاحبخانه بهم داده بود داره تموم میشه و من هنوز نتونستم خونه اجاره کنم . وای خدای من الان می فهمم آوراه گی دربدری چه مزه ای داره ! واقعا سخته ... دیروز هاج و واج همین جوری داشتم سایت ها رو دید می زدم یهو دیدم سایت اطلاع رسانی دولت عزیزمون هست ... تیتر خبر اول به اصطلاح ویژه شون افتتاح 384 خانه مسکونی توسط رئیس جمهور در ..... خیلی حالم گرفته شد بطوری که یه لحظه داشتم هنگ می کردم ولی به خودم مسلط شدم آروم گرفتم / باز با خودم گفتم خدا بزرگه .... گیج شده بودم از این طرف پول پیش آنچنانی ندارم ... آن چند غازی هم که دارم از فروش طلاهای خانم بدست اومده ... جمعا چهار میلیون تومان ... خدا به دادم برسه ...
تا اینکه امشب ، صاحب خانه باز بهم زنگ زد .. فلانی آب و هوای اونجا چه طوره ... قابل نشستن است .... میشه تحملش کرد ... منطورشو گرفتم .. گفتم فلانی همه چی عالیه .. من شرمند شما هستم ببخشید تمام تلاشمو دارم می کنم تا سر موقع خونه را تخلیه کنم .... تمام سرو صورتم خیس عرق شده بوده کاش خونه داشتم ....
شرمنده زن و بچه نبودم .... بعد از اینکه تماس تلفنی صاحبخونه تموم شد شماره ای را از یکی از همسایه ها گرفتم که با مالک یکی از واحد های خالی مجتمع که خودش دریک خانه سازمانی و رایگان می نشیند صحبت کنم / شماره را گرفتم ... الو سلام آقای ..... من از همسایگان دیوار به دیوار واحدتون درمجتمع ... در پردیسان هستم .... می خواستم قصد اجاره یا رهن دادن ندارید ... اصلا نگذاشت حرفم تموم بشه گفت .... چند نفرید گفتم سه نفر ... خب پول پیش به درد من نمی خورد من فقط اجاره می خام .... چقدر .. ماهی 280 هزار تومان ... وای خدای من همین کلمه یه باعث شد کله ام صوتی بکشد من که ماهانه بیش از 200000هزار تومان ندارم چطور ممکن است . گفتم آقا جان من در شرایطی نیستم که این همه پول را بپردازم ... اگه مثلا ماهی این مبلغ باشه در خدمتم ... گوشی با یه لحنی در حال گذاشتند گفت خب حالا فردا صبح زنگ بزن ببینم چی می شود .
به نظر شما امشب فرجی برای من میشه بدجوری دلشوره دارم ... چون التیماتوم صاحبخونه و آلاخون بالاخون خودم و خانوادام بدجوری کلافه ام کرده ..دوستان دعامون کنید همه مستاجرا اولا صاحبخونه و بعد گیر صاحبخونه با انصاف بیفتند
