بسم الله الرّحمن الرّحیم بینندگان عزیز بحث را شبی میبینند که در آستانــه تولد آقا امام رضا(علیه السلام) هستیم من هم یک کلمهای را میخواهم راجع به امام رضا(علیه السلام) که شنیدهاید به احتمال زیاد، تحلیل و تفسیری به مقداری که سواد دارم به آن بدهم. ثواب زیارت امام رضا(علیه السلام) از زیارت امام حسین(علیه السلام) بیشتر است امام رضا(علیه السلام) را دوازده امامیها زیارت میکنند امام حسین را شش امامیها و هفت امامی هم زیارت میکنند حالا از کجا هفت امامی پیدا شد؟ واقفیّه، بر امام هفتم توقف کردندقصهاش این است بعد از اینکه امام هفتم از دنیا رفت سهم امام پهلوی یک کسی بود دید اگر بگوید امام رضا(علیه السلام) امام است باید پولها را بدهد به امام رضا(علیه السلام)، گفت اصلاً خدا بیش از هفت تا امام قرار نداده اینرا گفت برای اینکه پولها را بالا بکشد بنابراین این گروه واقفیه یعنی توقف. . . در انقلاب ما هم واقفیه داریم کسانی که مثلاً امام خمینی را قبول داشتند بعد از امام خمینی گیر کردند یا مثلاً یک دوره را قبول دارند یک دوره را قبول ندارند یک چیزی را قبول دارند یک چیزی را قبول ندارند اینها هم واقفیههای جمهوری اسلامی هستند مثلاً تا یک جا میآیند یک جا میایستند بالاخره یک راه حقی را که بنا شد انسان برود گاهی میرود بالا گاهی میآید پائین هم قله داریم هم درّه داریم امام حسین(علیه السلام) هم روی دوش پیغمبر(صلی الله علیه و آله) سوار شد هم زیر سم اسب رفت یکبار آدم عزل میشود یکبار نصب میشود یک رأی اعتماد به او میدهند یکبار او را استیضاح میکنند یکبار رأی میآورد یکبار رأی نمیآرود یکبار امام جمعه میشود یکبار نمیشود علیای حال کسانی که در یک شرایطی میگویند بله در یک شرایطی میگویند نه اگر برای خدا باشد طوری نیست اما اگر بگوید من بودم حالا چرا من نیستم اینها هم واقفیههای جمهوری اسلامی هستند. یک دعا بخوانم، خدایا به آبروی امام رضا(علیه السلام) ما را در پیروی راه حق واقف، متوقف، راکد، قرار نده. ادامه مطلب...
بسم الله الرّحمن الرّحیم بینندگان عزیز بحث را شبی میبینند که در آستانــه تولد آقا امام رضا(علیه السلام) هستیم من هم یک کلمهای را میخواهم راجع به امام رضا(علیه السلام) که شنیدهاید به احتمال زیاد، تحلیل و تفسیری به مقداری که سواد دارم به آن بدهم. ثواب زیارت امام رضا(علیه السلام) از زیارت امام حسین(علیه السلام) بیشتر است امام رضا(علیه السلام) را دوازده امامیها زیارت میکنند امام حسین را شش امامیها و هفت امامی هم زیارت میکنند حالا از کجا هفت امامی پیدا شد؟ واقفیّه، بر امام هفتم توقف کردندقصهاش این است بعد از اینکه امام هفتم از دنیا رفت سهم امام پهلوی یک کسی بود دید اگر بگوید امام رضا(علیه السلام) امام است باید پولها را بدهد به امام رضا(علیه السلام)، گفت اصلاً خدا بیش از هفت تا امام قرار نداده اینرا گفت برای اینکه پولها را بالا بکشد بنابراین این گروه واقفیه یعنی توقف. . . در انقلاب ما هم واقفیه داریم کسانی که مثلاً امام خمینی را قبول داشتند بعد از امام خمینی گیر کردند یا مثلاً یک دوره را قبول دارند یک دوره را قبول ندارند یک چیزی را قبول دارند یک چیزی را قبول ندارند اینها هم واقفیههای جمهوری اسلامی هستند مثلاً تا یک جا میآیند یک جا میایستند بالاخره یک راه حقی را که بنا شد انسان برود گاهی میرود بالا گاهی میآید پائین هم قله داریم هم درّه داریم امام حسین(علیه السلام) هم روی دوش پیغمبر(صلی الله علیه و آله) سوار شد هم زیر سم اسب رفت یکبار آدم عزل میشود یکبار نصب میشود یک رأی اعتماد به او میدهند یکبار او را استیضاح میکنند یکبار رأی میآورد یکبار رأی نمیآرود یکبار امام جمعه میشود یکبار نمیشود علیای حال کسانی که در یک شرایطی میگویند بله در یک شرایطی میگویند نه اگر برای خدا باشد طوری نیست اما اگر بگوید من بودم حالا چرا من نیستم اینها هم واقفیههای جمهوری اسلامی هستند. یک دعا بخوانم، خدایا به آبروی امام رضا(علیه السلام) ما را در پیروی راه حق واقف، متوقف، راکد، قرار نده. ادامه مطلب...
در طول سفر امام به مرو، هر کجا توقف میفرمودند، برکات زیادی شامل حال مردم آن منطقه میشد. از جمله هنگامیکه امام در مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند، همگی به استقبال حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی، به همراه گروههای بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت، مهار مرکب را گرفته و عرضه داشتند: "ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند میدهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی از پدران و جد بزرگوارتان، پیامبر خدا، برای ما بیان فرمایی تا یادگاری نزد ما باشد." امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از شدت شوق میگریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند، بر مرکب امام بوسه میزدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم میخواستند که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از رسول خدا و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق سبحانه و تعالی املاء فرمودند: "کلمه لاالهالاالله حصار من است پس هر کس آن را بگوید داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من گردد ایمن از عذاب من خواهد بود." سپس امام فرمودند: "اما این شروطی دارد و من، خود، از جمله آن شروط هستم."
این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه لاالهالاالله که مقوم اصل توحید در دین میباشد، اقرار به امامت آن حضرت و اطاعت و پذیرش گفتار و رفتار امام میباشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است. در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط توحید را قبول ولایت و امامت میدانند.