آیت الله العظمی سبحانی: توهین کننده به امام هادی(ع) مرتد است حضرت آیتالله سبحانی تاکید کردند: خواننده بسیار خبیثی که به امامهادی(ع) توهین کرده،در حقیقت مرتد و یا در حکم سابّ النبی است. ادامه مطلب...
سه سال از درگذشت پیر عارف و مجتهد ایرانی" محمد تقی بهجت فومنی" گذشته است. 27 اردیبهشت که بیاید، درست سه سال می شود که دیگر محراب مسجد فاطمیه قم در گذر خان، صدای آرام گریه هایش را در نماز نمیشنود؛ از او بسیار گفتهاند و شنیدهاید اما آیا مردان حق را پایانی است که میل برای شنیدن و خواندن ازآنان پایان یابد؟!
سرویس حوزه شماره صدو سی و چهارم نشریه پنجره، این بار پروندهای با عنوان "عارف جوان" برای بررسی سیره این مرد بزرگ در کودکی و جوانی گشوده است. پروندهای که در آن می توانید حرف های علی بهجت درباره کودکی پدرش، یادداشتی از آیت الله خلیل مبشر کاشانی و دیگر بزرگان دین و حوزه را در مطلبی با عنوان "سر دلبران" بخوانید. مصاحبه ای که اینجانب و دوست عزیزم حسن صدرایی با علی بهجت ؛ انجام دادیم می توانید حرف های ناگفته و ناشنیده ای را از کودکی و جوانی آیت الله العظمی بهجت را در شماره 134 مجله «پنجره »بخوانید.http://www.panjerehweekly.ir
از حضرت زهراءعلیهاالسلام سئوال کردند که بهترین شوهرها کدام شوهرها هستند؟ خانم جواب دادند بهترین شوهرها کسانی هستند که شانههایش نرم است. یعنی در خانه شاخ و شانه نمی کشد که من باید بگویم کجا برویم کجا نرویم. مومن مطابق میل خانوادهاش زندگیش را برنامه ریزی میکند ولی منافق به زور بر خانوادهاش تحمیل میکند. مومن مطابق میل خانوادهاش غذا می خورد. یعنی در غیرحرام مطابق میل آنها زندگی را میچرخاند. ولی منافق وکافر میگوید هر چه من میگویم، خود خواه است. حضرت زهراء میفرماید: بهترین شوهرها کسانی هستند که شانه هایشان نرم است سرشان پایین هست داد و غال نمیکنند.
بعضی از آقایان وقتی وارد خانه می شوند حکومت نظامی میشود. ملعون است آن کسانی که دیگران بیخودی از او بترسند. در بعضی از خانوادهها وقتی شوهر از خانه بیرون میرود نفسشان جا میآید میگویند انشاءالله برود و برنگردد. مادر شهیدی میگفت: که حاج آقا شوهر من بیرون این قدر خوب و مهربان است که همه میگویند که این سلمان است ابوذراست. چون اگر بیرون بداخلاق باشد مشتریهایش پراکنده میشوند، خوشیهایش و محبت هایش را بیرون خرج میکند اما وقتی وارد خانه بشود اگر عمروعاص را می خواهی ببینی شمر را میخواهی ببینی به خانه ما بیا ببین. این قدر هم خانمش را اذیت کرد آخرش خانمش دق کرد و مرد. بداخلاقی بدترین گناهان کبیره است آدم مبتلا به فشار قبر میشود. همچنین حضرت زهراء فرمودند: شوهرهای خوب بیش از همه خانمهایشان را اکرام میکنند، احترامشان میکنند، با محبت صدا میکنند، رفتار خوب دارند.
به جهان خرم ازآنم که جهان خرم ازاوست /عاشقم برهـمه عـالـم که هـمه عالـم ازاوست/بحلاوت بخورم زهـر که شـاهد ساقی است /به ارادت بـبـرم درد که درمان هم ازاوست /غـم و شـادی بـر عـارف چـه تفـاوت دارد /سـاقـیـا بـاده بـده شــادی آن کـه غــم اوست/به غنیمت شمرای دوست دم عیـسی صبح /تادل مرده مگرزنده کند که این دم ازاوست /4 چهار سالم بود؛ با بچه ها تو کوچه بازی می کردم که؛ سیاهی جمعیتی که به طرف خانه ما می آمدند؛ توجه همه بچه را بخودش جلب کرد. هنوز هیچی مشخص نبود ؛ اصلا نمی دونستیم که همسایه ها برای چی به طرف خانه ما می آیند؛ هرکدوم از بچه ها حرفی تو دهنشان زمزمه می کردند. دیگه داشتم کم کم نگران می شدم ؛ چون مامانم چند ماهی بود که مریض بود , توبیمارستان بستری بود , بابا ؛هروز می رفت پیشش ؛ همسایه ها وقتی رسیدند دم درمون ؛ همه باهم بلند صلوات فرستادند./یکی از همسایه ها با صدای بلند گفت ؛ شادی روح تازه گذشته صلوات .بقیه همسایه ها هم بعد گفتند خدا بیامرزد.//تازه متوجه شدم که چی شده بود ؛ وقتی رفتم پیش مردم ؛ یکی یکی منو نشون هم میدادند ؛ بعد دستی به سرم می کشیدند و آروم می بوسیدند ؛ به گوشم می گفتند ؛ خدا تو را حفظ کند ؛ خدا صبر به شما دهد. وای خدای من . چی مصیبتی چه عذابی ، چقدر سخت بود . خدایا چه عذابی داشتم می کشیدم .// مادرم ای مهربان ترین واژه های زندگیم ؛ مادرم ای مهرباترین آروزهایم / مادرم ای ستاره شبهای تاریکم / مادرم ای شکوه زیبایی تمام عمرم / مادرم ای که جانم به فدای تو باد . ای روح و جان من مادر / مادر دوستت دارم / همانطوری که تو از خوابت برای من زدی تا صبح نخوابیدی شاید من خوابم بگیره / مادرم ای تمام وجودم به یک آه تو فدا / / امروز که 30 سال از عمرم می گذره هنوز ؛ تشنه یک لالای تو هستم / و هرشب می گویم مادر دوستت دارم
* عاقبت بخیری زهیر در سایه راهنمایی همسرش
علامه طباطباییرحمهالله استاد خیلی از بزرگان بودند همسر اولشان خیلی فوقالعاده بودند، رمز موفقیت خیلی از بزرگان ما خانوادهاشان است. خانواده خوب میتواند فضا را آرام کند ایمان مرد را قوی کند مرد را به خوبیها دعوت کند. زهیر که یکی از یاران خوب امام حسینعلیهالسلام شد اولش مخالف امام حسین بود طرفدارعثمان بود میگفت عثمان مظلوم کشته شد. باید خونبهایش را گرفت انتقام گرفت، و از امام حسین فرار میکرد. این زهیر که از امام حسین فرار میکرد یک جا با امام حسینعلیهالسلام هم منزل شدند خودش هم بزرگ قبیله بود، امام حسین یک نفر را فرستاد که به زهیر بگو کارش دارم. زهیر با یارانش غذا میخوردند که فرستاده امام آمد گفت: امام حسین کارتان دارد. لقمه همین طور در دستش ماند نمیخواست برود. بارکالله خانمهایی که در کارهای خوب و انفاق کردن مشوق شوهرانشان هستند. خانمها در خوبی یا بدی شوهر خیلی نقش دارند. زهیر نمیخواست برود دعوت امام حسین را اجابت کند. زهیر به تمام ثوابهایی که رسیده خانمش هم شریک است. یک نهیبی به او زد گفت: مرد خجالت نمیکشی فرزند پیامبر خدا دنبالت فرستاده است برو ببین چه میخواهد چه می گوید. به قول عرفاء یک تازیانهای به نفس و مرکبش زد که تا صدرة المنتهی پرواز کرد. شهدای کربلا با هیچ شهیدی قابل قیاس نیستند حضرت امیر فرمودند: از قدیمیها و آیندهها هیچ کسی به آنها نمیرسد. اصحاب امام حسین مثل خود امام حسین استثناء هستند. زهیر بلند شد آمد امام چند کلمه با او صحبت کرد صد و هشتاد درجه عوض شد. کی تکانش داد؟ خانمش، بارک الله به خانمهایی که در کارهای خیر کمک همسرانشان میکنند. آمد خیمهاش را کند آورد کنار خیمه امام حسین زد و گفت: دیگر من حسینی شدم، به خانمش هم گفت تو را به فامیلهایت میسپارم که به قبیله ببرند این راه خطرناک است. خانمش هم گفت: اشکال ندارد من هم افتخار میکنم که به این راه بروی ولی خواهش میکنم روز قیامت پیش جد حسین، من را فراموش نکنی شفاعتم کنی. زهیر این قدر قوی بود که در شب عاشوراء یکی از آنهایی که بلند شد و سخنرانی کرد زهیر بود. اگر ما آن موقع بودیم نمیدانیم که چهکار میکردیم خدا را شکر کنیم که نبودیم.
در شب عاشوراء آقا فرمودند: من بیعت را برداشتم هر کس میخواهد برود برود. چند نفر بلند شدند صحبت کردند زهیرهم بلند شد و گفت: یابن رسولالله من اصلا بهشت نمیخواهم اگر دنیا عمرش جاودانه باشد من حاضرم هزار بار کشته بشوم باز زنده بشوم و یاری شما بکنم. من همه وجودم عشق امام حسین است یعنی دنبال بهشت و ثواب هم نیست. خانمش کلید این تحول را زد. خیلی از خیراتی که گیر خیلی از مردها آمده به برکت مادرها و پدرهاست به برکت خانمهای خوب است.
واقعیت قصه اینه که خانم بچه ها یکماه و 19 روز پیش با فشار و التیماتوم های فراوران ؛ ما را مجبور کردند که برای دیدن اقوام دور و نزدیک به یک مسافرت اجباری بیرون از شهر ببرند .گرچه در این راه هم موفق شدند حرفی ندارم ؛ اما قصه از این اینجا شروع شده که ..... ادامه مطلب...
«یاأَیُّهَاالنَّاسُ قَدْجاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌمِنْ رَبِّکُمْ وَشِفاءٌلِمافِی الصُّدُورِوَهُدىًوَرَحْمَةٌلِلْمُؤْمِنینَ قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِ ذلِکَ فَلْیَفْرَحُواهُوَخَیْرٌمِمَّا[1]» علامه طباطبایی در ذیل این آیهی نورانی به چهار مرحلهی سلوک که انسان برای رسیدن به درجات عالی قربنیاز دارد اشاره نمودهاندکه این چهار مرتبهی سلوک به واسطهی قرآن تحقق مییابد. ادامه مطلب...
نور اول؛ قرآنبه واسطهیوجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهوسلم که مَثَل نور الهی است دو جریان هدایت در عالم لازم شده است. یک جریان هدایت، کتاب خدای متعال است.قرآن نوری است که از طرف خدا بر قلب پیامبر نازل شدهوبهواسطهیپیامبر بر عوالم دیگر نزول یافته است. ادامه مطلب...
«هُوَالَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَدینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَىالدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْکَرِهَ الْمُشْرِکُونَ[1]» خدای متعال مبدا و سرچشمهی همهی هدایتهاست«الله نور السماوات و الارض[2]»،«هُدَىمَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَهُدَىمَنْ فِی الْأَرْضِ[3]» خدانور خود را درنبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم قرار داده است. ادامه مطلب...
«هُوَالَّذیأَرْسَلَرَسُولَهُبِالْهُدى وَدینِالْحَقِّلِیُظْهِرَهُعَلَىالدِّینِکُلِّهِوَلَوْکَرِهَالْمُشْرِکُونَ[1]» خدای متعال مبدا و سرچشمهی همهیهدایتهاست«الله نور السماوات و الارض[2]»،«هُدَىمَنْفِیالسَّمَاوَاتِوَهُدَىمَنْفِیالْأَرْضِ[3]» خدانور خود را درنبی اکرم صلی الله علیه و آلهوسلمقرار داده است. ادامه مطلب...