او از روح القدس است...
در مورد تولد حضرت مریم و سرگذشت آن حضرت قبل از تولد حضرت عیسی مسیح در اناجیل مطلبی نیامده است . در قاموس کتاب مقدس چنین آمده است : « باکره که ما در مسیح و از سبط [1] یهودا و از نسل داود و خویش الیصابات . مادر یحیی تعمیه دهنده که از سبط لاوی و نسل هارون بود و بعد از حوادث طفولیت مسیح یعنی زیارت شبانان و مجوسیان و ختنه مسیح و حاضر نمودنش در هیکل و بصر رفتن به هیچ وجه مریم باکره بیش از پنج مرتبه در کتاب مقدس جدید مذکور نیست . ( ترجمه وتألیف مسترهاکس آمریکایی ) به گفته اناجیل ؛ حضرت مریم (س) نامزد نجاری از شهر ناصره به نام یوسف بود . داستان تولد حضرت عیسی در آغاز هریک از انجیل های متی و لوقا آمده است . به نقل اناجیل متی و لوقا ، حضرت عیسی در بیت لحم زاده شده است . این شهر در هشت کیلومتری اورشلیم واقع شده است و حدود هزار سال قبل از میلاد ، داود پادشاه در آن به دنیا آمده و بزرگ شده بود .
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً و لا تَفَرَّقُوا»
توصیه این جانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه های دشمن غدّار غافل نباشند و به مجرد این که فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است، بذر نفاق بین آنان افکند، او را ارشاد و نصحیت نمایند و اگر تأثیر نکرد، از او رو گردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می توان گرفت.(1)
وحدت حوزه ودانشگاه را می توان به عنوان یکی از موضوعات روز کم کم به حاشیه کشیده شده تلقی نمود البته گرچه خیلی ها زحمت بی شائبه ی را برای تحقق عینی این شعار به کار می بندند ولی چه کنیم ... بله باید اذعان داشته باشیم که این موضوع مهم و ریشه ای که خدا رحمت کند استاد شهید مفتح را بنیان نهاد و رفت ، و سالانه در ایام شهادت این بزگوار مناسبتی هم که شده باشد جلسات متعددی برای چند و چون این بحث برگزار می کنند و لی باز باید به قول معاون وزیر علوم 30هزار سرفصل را برای اصلاح شدن موضوعات مطرح شده در این مقوله تغییر پیدا کند راهی بسیار دور ولی دست یافتنی است اگر..... بدون شرح
شب یلدا که یادش بخیر دیشب پشت سر گذاشتیم؛ شبی بود که خیلی ها را دور هم گرد آورد ، دختر و پسرانی که ازدواج کرده و سالهاست از پدر و مادرشون جدا زندگی می کنند نمونه بارز این گردهم آیی به شمار می رفت، راستش خیلی ها رو هم می شناسیم که حسر ت یک لحظه بودن به خانواده هایشان را می کشیدند و لی اونا هم یه جوری دیگه به اصطلاح خودمون با دلشون حال کردند ، نشستند دورهم قرآن رو گذاشتند مقابلشونو چند سوره قرآن را به یاد و گرامی داشت گذشتگان خود قرائت کردند، راستش خیلی کار خوبی کردند، البته این یک نمونه بود از این گردهم آیی ، یه عده ای هم دیشب به خیال اینکه طولانی ترین شب سال را پشست سر می گذارند با خود گفتند خوب چی کار می تونیم انجام دهیم ، فکری کرده و طرحی نودرانداختن ، کلی آجیل و خوردنی های مجاز و غیر مجاز را تهیه کرده و به گوشه ای از شهر بی کران رفتند و تا سحر مشغول عیش بودند، گرچه اینها نه تنها عیش نکرده ، بلکه برعکس اینها رنج را بر گنج ، درد را بر مرحم ، و گناه را بر صواب ترجیح دادند.
بماند که چه ها گذشت در شب گذشته،
دیده ها گریست و ترنم یار ندیدم هرگز ، گواه بر این دل بیمارم آروزست،
الا که از درد عشق به خود می پیچی و می سازی ، صفای مقدم تو، روز شبم آروزست.
ای که در کعبه عشقی و من ، طوف به اطراف حرم قبله نماید آروزست، برکش و دستی بسر م ای ساغی بیدار عشق