لطف امامان به شیعیان واقعی
امام هفتم علیه السلام چهل درهم پول آوردند به این شخص دادند و فرمودند: سلام مرا به این پیرزن شهیده برسان و این پولها را به این شهیده بده. بهش بگو بیست و چهار درهمش را نگه دارد، شانزده درهمش را خرج کند. نوزده روز بعد از وقتی که شما به نیشابور رسیدید از دنیا خواهد رفت. بیست و چهار درهم را خرج کفن و دفن و مراسم فوتش کنید. حضرت پارچهای را آوردند و فرمودند: این پارچه از کفنهای خود من است. این را به این پیرزن بده بگو قدر این کفن را بداند. این کفن از پنبهها و زراعت مزرعه مادرمان فاطمه زهرا درست شده، خواهرم حلیمه خاتون اینها را بافنده و تبدیل به پارچه کرده است. بگو من به نیشابور خواهم آمد و بر بدن این خانم نماز خواهم خواند.
شرکت امام در تشییع جنازه پیررزن
ابو جعفر میگوید من به نیشابور برگشتم دیدم آنهایی که حضرت اموالشان را برگرداندند اینها هفت امامی شدند و دنبال عبدالله بن صادق رفتند. چون کسی که امامت را قبول نکند هیچ چیزش قبول نیست. مالش هم قبول نمیشود و تنها کسی که بر اعتقاد موسی بن جعفر باقی مانده همان شهیده خانم است. خدمت ایشان رفتم و سلام امام هفتم را ابلاغ کردم و کفنی که حضرت فرستاده بودند به ایشان دادم و گفتم حضرت فرمودند: قدر این کفن را بدان این خصوصیات را دارد. بعد گفتم نوزده روز دیگر شما از دنیا میروی و امام میآید بر بدن شما نماز میخواند. امام هفتم فرمودند: وقتی من آمدم افشا نکنید من میخواهم ناشناخته بیایم. ابو جعفر میگوید: من روزشماری میکردم نوزده روز گذشت این خانم از دنیا رفت خانم را غسل دادیم و با کفنی که آقا داده بودند کفن کردیم. یک وقت دیدم آقایی از بیابان میآید. نزدیک که آمد دیدم آقا موسی بن جعفر علیه السلام به صورت یک انسان معمولی آمدهاند. حضرت پیاده شدند و بر بدن این مرید خالصشان نماز خواندند و بعد از نماز قبل از دفن مقداری از تربت قبر جدشان امام حسین علیه السلام را همراه کفن این خانم قرار دادند.
چون در لحدم نکیر و منکر دیدند یک یک همه اعضای مرا بوییدند
دیـدند ز من بوی حـسین میآید از آمـدن خـویش خجل گردیدند
سفارش امام هفتمعلیه السلام به تقوای الهی
بعد از دفن من رفتم با آقا خداحافظی کنم. آقا فرمودند: «قُلْ لَهُمْ إِنِّی وَ مَنْ یجْرِی مَجْرَای مِنَ الْأَئِمَّةِ لَا بُدَّ لَنَا مِنْ حُضُورِ جَنَائِزِکُمْ فِی أَی بَلَدٍ کُنْتُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ فِی أَنْفُسِکُمْ»[5]. فلانی این مخصوص این خانم نیست ما با کسی قوم و خویش نیستیم. من و امامهای بعد از من بر خودمان واجب میدانیم در تشیع جنازه دوستمان شرکت کنیم در هر شهر و محلی میخواهد باشد. شما سعی کنید در زندگیتان با تقوی باشید و از خدا بترسید. دوست واقعی باشید. به خدا قسم ما به شما از خودتان مهربانتریم.
حدیثی از امام هفتمعلیه السلام
امام هفتم علیه السلام فرمودند: ما سه چیز را از خالصترین اموالمان جدا میکنیم؛ مهریه خانمها، کفنمان، احرام حجمان. خانمی که یک عمر در خانهات خدمت کرده، و زینت و شریک زندگیت است مهریهاش را (از مال مخلوط به حرام، غل و غش، زمینی که بیارزش است، پولی که بیارزش است قرار نده.) از بهترین اموالت بده.
* ذکر مصیبت
حضرت زینب کبریعلیهاالسلام
در کتاب سحاب رحمت آمده عالمی خدمت آقا امام زمان عجل الله فرجه شرفیاب شد و به آقا گفت: من شنیدم شما برای مصائب جدتان خیلی گریانید. میخواهم ببینم کدام مصیبت شما را خیلی ناراحت کرده است؟ مصائب عمویتان حضرت ابوالفضل؟ حضرت فرمودند: اگر حضرت ابوالفضل هم بود برای آن مصیبت گریه میکرد. پرسیدم برای مصائب عموی دیگرتان حضرت علی اصغر؟ فرمودند: از آن مصیبت هم بالاتر است. پرسیدم برای مصیبت حضرت علی اکبر؟ فرمودند: اگر عمویم علی اکبر هم بود برای آن مصیبت گریه میکرد. پرسیدم برای مصیبت امام حسین جد عزیزتان؟ فرمودند: اگر جدم امام حسین هم بود برای آن مصیبت گریه میکرد. گفتم: آقا کدام مصیبت است؟ دیدم حال آقا منقلب شد. فرمودند: برای مصائب عمهام زینب کبری. امان از دل زینب که خون شد دل زینب.
در دعای ندبه میخوانیم «و لمثلهم فلتذرف الدموع و لیصرخ الصارخون و یضج الضاجون و یعج العاجون»[6]. ندبه یعنی ناله، ناله کردن، گریه کردن، فریاد آدم مصیبت زده. آدم باید برای این خانواده ضجه بزند، ناله بکند، فریاد بزند و گریه کند.
[1] - بحار الانوار /علامه مجلسی/86/333/باب4- اعمال یوم الجمعه وادابه و وظائفه ...ص:329
[2] - بحار الانوار /علامه مجلسی /98/331/باب25- زیاره الاربعین...ص:329
[3] - بحار الانوار /علامه مجلسی/47/143/باب5- معجزاته واستحابه دعواته ومعرفته بجمیع اللغات و معالی اموره صلوات الله علیه ...ص:63
[4] - بحار الانوار /علامه مجلسی/48/73/باب4- معجزاته واستجابه دعواته ومعالی اموره وغرائب شانه صلوات الله علیه ...ص:29
[5] - بحار الانوار /علامه مجلسی/48/74/باب4- معجزاته واستجابه دعواته ومعالی اموره وغرائب شانه صلوات الله علیه ...ص:29
[6] - مفاتیح الجنان/شیخ قمی/دعای ندبه